چکیده:
برخی از صاحبنظران، پرورش افراد خلاق و مبتکر را اولین هدف آموزش و دومین هدف را نیز پرورش کسانی دانستهاند که به خود پیروی و ابتکار رسیده، توانایی خلق ایدههای نو را داشته و همیشه به دنبال راههای جدید و موثر بوده و بتوانند نیازها و احساسات درون خود را بشناسند. احساسات زمانی خوب به کار گرفته میشوند که با خرد و منطق همراه شود و به تفکر و ارزشهای ما جهت دهد و هوش هیجانی جدیدترین تحول در زمینه فهم ارتباط میان تفکر وهیجان است. پژوهش حاضر از نوع همبستگی و با هدف بررسی رابطه بین هوش هیجانی و تفکر خلاق در بین دانشآموزان دختر سوم راهنمایی منطقه 8 تهران درسال 1398 و با نمونه ای338 نفری که با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شده، انجام گردیده است. ابزار پژوهش دو آزمون استاندارد هوش هیجانی بار-اون متشکل از 5 مولفهی مهارتهای درون فردی، مهارتهای برون فردی، توان سازگاری، مدیریت استرس و خلق و خوی عمومی و 15 خرده مقیاس است. و آزمون خلاقیت عابدی مشتمل بر 4 مولفهی سیالی فکری، انعطاف پذیری، اصالت و بسط می باشد. داده های جمعآوری شده با استفاده از روشهای آمار توصیفی همچون فراوانی، درصد، نمودار، میانگین وانحراف استاندارد وآمار استنباطی مثل آزمون اسپیرمن و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد که بین هوش هیجانی و تفکر خلاق در دانشآموزان با سطح 99 % اطمینان p<0/01 و با میزان 0/653 همبستگی معنیدار وجود دارد. میزان همبستگی تفکرخلاق با مولفه های هوش هیجانی با سطح 99 % اطمینان و p<0/01 عبارتند است از: مهارتهای درون فردی(0/644)، مهارت بین فردی (0/549)، سازگاری(0/615)، مدیریزت استرس (0/569) و خلق و خوی عمومی (0/477).