چکیده:
در بررسی کودکان افسرده توجه به رشد جسمانی، ظرفیت هوشی، ساختار شخصیتی و شرایط
خانوادگی آنان امری است حائز اهمیت. به عبارت دیگر دوران رشد و تحول کودکان بسیار حساس است.
مطالعات مربوط به افسردگی میبایست در بستر تحول روانی – شناختی آنان صورت پذیرد و کودکان برای
رشد سالم خود به فضای عاطفی، عدم ارتباطات کلامی – روانی خوشایند و پرجاذبه در کانون خانواده
میتواند گرههای بی تفاوتی و احساس تنهایی و گوشهگیری و افسردگی را پدید میآورد.تقویت غنای عاطفی
و انگیزههای ارتباطی کودکان در محیط خانواده، محشور شدن کودکان با صاحبان چهرههای گشاده و متبسم
و منشهای پویا و افراد پرانگیزه و مثبتاندیش مهمترین گام در بهداشت روان و پیشگیر از اختلالات روانی
است. هرگونه تعارض و تضاد فکری در خانواده و در حضور فرزندان میتواند بند رفتارهای نامطلوب
بخصوص افسردگی را در نهاد فرزندان بارور سازد. به همین علت است که همواره انتظار میرود اولیاء
مربیان و معلمان دبستانی و پیش دبستانی به مثابه الگوهای برتر بیش از دیگران از چهره گشاده و متبسم
برخوردار باشند و زمانی که با کودکان محشورند آمیزهای از عطوفت و مهربانی و بردباری و گذشت و
صداقت و شجاعت و منطق و استواری باشند.