چکیده:
هدف اصلی این مطالعه بررسی تطبیقی کیفیت سبک زندگی در میان دانشجویان دانشگاه و طلاب حوزه علمیه شهر اهواز میباشد. برای تبیین ارتباط بین سبک زندگی طلاب و دانشجویان پس از بررسی دیدگاهها و نظریات موجود دیدگاه وبر وبوردیو بهعنوان چارچوب نظری پژوهش انتخاب گردید. در این پژوهش با دو نوع نمونه تصادفی سر و کار داریم؛ در خصوص حوزههای علمیه شهر اهواز با توجه به عدم امکان اطلاع از حجم جامعه آماری از نمونه در دسترس و در دانشگاه از نمونهگیری طبقهای متناسب استفاده شد. دادهها از طریق پرسشنامه از 141 نفر دانشجو و 141 طلبه گراوری و با نرمافزار SPSS19 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل واریانس چند متغیری مانوا نشان داد که میان پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی طلاب و دانشجویان تفاوت معناداری وجود ندارد اما میانگینهای سبک زندگی در دو گروه دانشجو و طلبه تفاوت معناداری دارند. بهطور کلی دانشجویان و طلاب از نظر مصرف فرهنگی، مدیریت بدن و ملاکهای انتخاب پوشش متفاوت بود؛ اما از نظر نحوه گذران اوقات فراغت، تعامل اجتماعی و انجام فعالیتهای روزمره تفاوت معناداری میان دو گروه وجود نداشت. بنابراین میتوان نتیجه گرفت دو محیط آموزشی بهعنوان عرصه و میدانی که دانشجویان و طلاب در آن به فعالیت میپردازند، بر سبک زندگی آنان اثرگذار بوده است.
The objective of this study is to survey the lifestyles of the university students studying at shahid chamran university of Ahwaz against the clerics studying at religious in the same city. To clarify the point, weber, s model and that of bordieu were used as the theoretical framework of the research. There were two randomly selected samples. For Ahwaz religious relevant class sampling was made use of data gleaned from questionnaire distributed among 141 university students versus the same number of religious school were gathered via SPSS 19 to be analyzed. In the third phase of the research, it was assumed that both institutes and manpower there are affected by their respective organizational hierarchy in trems of lifestyles. Results from MANOVA revealed that there is no significant difference between the university students as against clerics. However as for the means related to the difference in terms of their lifestyles there does exist a management, making use of cosmetics and fitness, attitudes towards cosmetic surgery and difference in dress codes are concerned they were shown to be different. But, as far as spending free time, social interactions and everyday activities there were no significant differences. Thus it could be conclude that their respective educational setting did have an influence on their lifestyles.
خلاصه ماشینی:
نتايج حاصل از تحليل واريانس چند متغيري مانوا نشان داد که ميان پايگاه اجتماعي ـ اقتصادي طلاب و دانشجويان تفاوت معناداري وجود ندارد اما ميانگين هاي سبک زندگي در دو گروه دانشجو و طلبه تفاوت معناداري دارند.
به طور کلي دانشجويان و طلاب از نظر مصرف فرهنگي، مديريت بدن و ملاکهاي انتخاب پوشش متفاوت بود؛ اما از نظر نحوه گذران اوقات فراغت ، تعامل اجتماعي و انجام فعاليت هاي روزمره تفاوت معناداري ميان دو گروه وجود نداشت .
اهميت ديگر اين تحقيق رويکرد اکتشافي ـ کاربردي آن است ؛ به قسمي که ماهيت دو عرصه آموزش عالي حوزه و دانشگاه و نقش آنها در سبک زندگي مورد واکاوي قرار ميگيرد.
در سال ١٣٩٩ نيز مطالعه اي جامعه شناختي با عنوان "بررسي و اولويت بندي عوامل بازدارنده فعاليت هاي ورزشي در اوقات فراغت طلاب حوزه علميه قم " انجام شده است .
چارچوب نظري پژوهش براي تبيين نظري کيفيت سبک زندگي طلاب و دانشجويان از نظريه هاي وبر و بورديو استفاده شده است .
فرضيه هاي پژوهش ١- بين افراد دانشجو در محيط دانشگاهي و طلاب در حوزه علميه از نظر پايگاه اجتماعي ـ اقتصادي تفاوت وجود دارد.
٢- بين افراد دانشجو در محيط دانشگاهي و طلاب در حوزه علميه از نظر سبک زندگي تفاوت وجود دارد.
جدول ٣: پايايي متغيرها Table 3: Reliability of Variables متغير پايايي Reliability Variable فعاليت هاي روزمره 0/68 اوقات فراغت 0/78 مصرف فرهنگي 0/71 مديريت بدن 0/88 ارتباط اجتماعي 0/69 ملاکهاي پوشش 0/65 تعريف مفهومي و عملياتي متغيرها در اين پژوهش پايگاه اجتماعي و ابعاد سبک زندگي بين دو گروه دانشجويان و طلاب سنجيده ميشود.