فلسفه نیکو (قل یا اهل الکتاب لستم علی شیئی حتی تقیموا التوریة و الانجیل و ما انزل الیکم من ربکم) مقاله

"شاید کسی از عائله خود رنجور گشته از روی رنجش داخلی‌ باغوای شیطان عجله و شتاب میرود و خانه خود را میفروشد در همان‌ مجلس بهوش میآید و با خود میگوید ایوای چرا متابعت دیو فریبنده‌ کنم و اولاد و عائله خویش را بی‌سامان گذارم غبار ندامت تا بر چهره‌ او می‌نشست از برکات همان خیار مجلس دارای خانه خود می‌شد،یا میرفت ملک مزروعی خود را میفروخت چون مشاهده غبن میشد از آن‌ ضرر فاحش چه خریدار و چه فروشنده ایمن بودند او که عوام و بیخبر بود شما که میدانید او برای مبایعه آمده چرا عقد مصالحه جاری شود که اولی بی‌خانه و آشیانه شود و دومی بزیان و خسران مبتلا گردد چطور شما بگمان خود این مصلحت را فهمیدید که اگر بعقد صلح منعقد شود باب ندامت و تشاجر در متعاقدین مسدود میشود و از اینرو چنین‌ مصلحتی را بکار بربستی اما خاتم انبیاء و سند اصفیا العیاذ بالله این‌ معنی را پیش‌بینی نکرده بود؟و حیرت در اینجا است که غالب فقهاء و علماء در مسائل راجع بعبادات و طهارات و نجاسات نهایت دقت و مراقبت را مینمایند مبادا از غرض و رضای صاحب شریعت خارج شود اما در اینگونه معاملات که نظام مصلحت اجتماعی بر آن منوط و مربوط است آنگونه اهتمام و دقت مراعات شده و دستور داده نشد که آن‌ عاقد مبایعات را بمصالحات تبدیل نکند."