خلاصه ماشینی:
"ملت بی‌تقوی یعنی ملتی که در میان آنها مرض و فقر و دروغ و نا- درستی و بی‌ناموسی و دغل و خیانت و هو و جنجال و شیادی و بی‌هنری فراوان باشد چنین ملت بدیهی است که دگران بچشم حقارت بآنها نظر خواهند کرد و بدیهی است که افراد این‌جور ملت برای هرگونه فساد و خیانت آماده خواهند بود و هرکس بخواهد هر بلا بسر آنها بیاورد با دست خود آنها خواهد آورد همه از آدمیم ما لیکن او گرامی‌تر است کو داناست همه آهن ز جنس یکدیگر است که همه از میانه خار است نعل اسبان شد آنچه رتم آهن تیغ شاهان شد آنچه روهیناست پس بحکم عقل و بحکم دین و بحکم ناموس زندگی بر همهء ما واجب و از مهمترین واجبات است که خود کاری نکنیم که مخالف باتقوی باشد است و هر فرد را ببینیم کاری مخالف تقوی می‌کند او را اولا نصیحت کنیم و اگر نصیحت نشنید با وی مبارزه کنیم و این را هم بدانیم که ما وقتی خواهیم توانست باین واجب قیام کنیم که اولا بفهمیم تقوی چیست و بی‌تقوائی چیست و تقوی را فقط از روی ظاهر و الفاظ و ادعاهای اشخاص نشناسیم بلکه با اعمال آنها و بنیات آنها نظر کنیم ثانیا خودمان باتقوی باشیم بهمان معنای تقوی که بدان اشاره شد نه بمعنای ظاهرسازی و ادعاهای دروغ ثالثا پشتیبان مردان باتقوی باشیم و از هرکس بهر کار می‌گماریم درستی بخواهیم و در صورتی که درست بود او را تقویت کنیم و در مقابل نادرستانی که نمیخواهند اشخاص درست پا بگیرند مبارزه کنیم رابعا از احدی در هیچ مقام کاری برخلاف حق نخواهیم و توقعی خارج از میزان تقوی نداشته باشیم که اگر داشتیم او را بیچاره و بالاخره فاسد خواهیم ساخت."
(
, 
, 
)
