چکیده:
در سال 1992 رئیس جمهور ایالات متحده ابراز کرد: موفقیت وال مارت، موفقیت آمریکاست. از این پس، این شرکت چندملیتی پخش و توزیع به
بزرگترین شرکت جهان تبدیل گشته است. سیاست اقتصادی این شرکت که بر پایین آوردن سطح رفاه اجتماعی - دامپینگ اجتماعی - استوار
است (این شرکت به خاطر حذف ساعت ناهار برای کارمندانش، به پرداخت 172 میلیون دلار جریمه محکوم شد)، اقتصاد دنیای غرب را از هم
اکنون آلوده ساخته است. بدین ترتیب، شرکت ژنرال موتور، به نام رقابت با شرکت تویوتا، علاوه بر اعلام اخراج 30 هزار نفر، قصد دارد که
دستمزد کارمندانش را پایین آورده و اجناس خود را از تولیدکنندگانش با تخفیف بیشتری بخرد. شرکت دلفی، بزرگترین سازنده تجهیزات آمریکا،
میخواهد رسما حقوق کارمندانش را از ساعتی 28 دلار به ساعتی 5/9 دلار کاهش دهد.
خلاصه ماشینی:
"و سرانجام، هنگامی که سندیکاها به مقابله برمی خیزند، هنگامی که طرفداران محیط زیست واکنش نشان میدهند، هنگامی که مشتریان بالاخره به نتایج زیان بار پایینترین قیمتها پی میبرند، هنگامی که هنرمندان لحظه ای از فروش خویش دست برداشته و به نهضت مردمی میپیوندند و نیز هنگامی که شهروندان نمی گذارند که ساختمانهای بتونی جدیدی در شهرهایشان ساخته شود، بازهم این الگوی وال مارت است که عمل میکند؛ بدین گونه که این بار مسئولین سابق ارتباطات کاخ سفید - دمکرات یا جمهوریخواه - را استخدام کرده و به آنها فرمان میدهد تا لکههای ننگ را از سیمای این شرکت بزدایند و ارتباطات جمعی را با توضیحات خویش اشباع سازند و توضیح دهند که از این پس وال مارت از روی موازین اخلاقی عمل خواهد کرد، که تنها هدفش ایجاد کار است و اگر دستمزدها بسیار ناچیزند نباید فراموش کرد که شاغل بودن از بیکاری بهتر است و دیگر آنکه مشتریان عاشق قیمتهای پایین هستند...
طبق یکی از گزارشهای کنگره آمریکا، برای جبران دسمتزد پایین کارمندان والت مارت، هر کارمند این شرکت، حدود 2103 دلار برای دولت خرج برداشته است: کمکهای اجتماعی مانند بهداشت، کودکان و مسکن؛ تا جایی که این شرکت در یکی از گزارشهای داخلیاش اعتراف کرد که: سیستم خدمات اجتماعی آمریکا هزینه سنگینی صرف خانوادههای کم درآمد میکند و تعداد بسیار زیادی از شرکا و فرزندان شرکای شرکت وال مارت در لیست خانوادههایی قرار گرفته اند که خدمات دولتی شامل آنها میشود."