چکیده:
نویسنده در شماره پیشین سلسله مقالات خود به تحلیل و بررسی دیدگاه یکی از مهمترین روشنفکران عصر قاجار یعنی میرزاعبدالرحیم طالبوف در زمینه فقه و مسائل مربوط به آن می پردازد. او بعد از بیان شرح حال کوتاهی از طالبوف به تبیین مبانی فکری اودر اعتقاد به اسلام و تشیع و نقد جدی وی از وضعیت آن هنگام ایران و رجال آن، به خصوص روحانیون پرداخته است. سپس نشان می دهد که طالبوف همین روحیه نقادی را نسبت به تمدن غرب داشته و می کوشیده در گزینش و معرفی دستاوردهای غرب میان سره و ناسره فرق نهد. آنگاه به موضوع اصلی مقاله که فقه وشریعت از دیدگاه طالبوف است پرداخته و به تشریح نظر او درزمینه وضع قانون در جهت پاسداری از عدالت، برقراری نظم واجرای مقررات شرعی می پردازد و آشکار می سازد که طالبوف چگونه در جمع میان اندیشه های ترقی خواهانه خود و پای بندی به احکام شرعی دچار تناقض گویی ها شده است. در پایان اندیشه های طالبوف در زمینه آزادی و اقتصاد را که بر گرفته ازمکاتب لیبرالیسم و سوسیالیسم در غرب بوده است مطرح می سازدو به این نتیجه می رسد که طالبوف با نادیده گرفتن نقاط تعارض دیدگاه های خود در این موضوعات با فقه و شریعت از ارائه نظریه ای هماهنگ و شفاف در جمع میان باورهای دینی خود بااندیشه های غربی، طفره رفته است.
خلاصه ماشینی:
او در کتاب «مسالک المحسنین» که داستان آن بر اهمیت علوم جدید بنا شده ودر لابه لای آن، دوری از خرافات بی پایه و اساس میان مردم گوشزد گردیده است از عابد، حکیم و مرتاضی هندی در میان ارتفاعات البرز یاد می کند که به واسطه کثرت عبادت خداوند،تهذیب نفس و دوری از مشتهیات نفسانی به توانایی های فوق العاده ای رسیده و قادر است با اراده و تمرکز قوای روحی و ذهنی خود، اشیا را به حرکت در آورد و کارهای خارق العاده دیگری انجام دهد که موجب حیرت همه اعضای تحصیل کرده گروه علمی گردد.
صفحه قبل صفحه بعد صفحه قبل صفحه بعد اما فریدون آدمیت که مورخ توانایی است و تالیفات او در زمینه تاریخ مشروطه خواهی در ایران از علمی ترین آثار تاریخ نگاری دراین موضوع شمرده می شود، چون اعتقادی به دین و حقایق ماوراطبیعت ندارد و به همین جهت مکررا در آثار خود از دین ودینداران انتقاد می کند و آنها را به مسخره می گیرد، مغرضانه طالبوف را در چهره ای غیر واقعی معرفی می کند و حقایق تاریخی را وارونه جلوه می دهد.
((376)) نظر طالبوف در باره رابطه میان شرع و قانون بر این پایه استواربود که اولا «هر فرد ملت ایران باید بداند» که چون «متدین به دین پاک اسلام است باید از همه منهیات پرهیز کند و به همه اوامراطاعت نماید».
((425)) این دیدگاه طالبوف نیز گویای این است که او دوای برخی از رنج هاو مشکلات جامعه ایران را از تمدن غرب می جست و بدون تبیین رابطه آن با شریعت اسلامی، آن را به عنوان الگوی مناسبی برای رفع مشکلات جامعه خود معرفی می کرد.