خلاصه ماشینی:
"توماس مان موفقیت ادبی خود را مدیون رمان بودنبروکها(زوال یک خاندان)است که نخستین حماسهی بزرگ زندگی طبقهی بورژوا در ادبیات آلمان است.
توماس مان نگارش بودنبروکها را در سن بیست و دو سالگی با بهرهگیری از سرگذشت خانواده و پدران خود آغاز کرد که در آن با روایت سرگذشت سه نسل که در نیمهی قرن نوزدهم میگذرد،عظمت و زوال خاندان خود را پی میگیرد و در پس روشنبینی و تحلیل بیطرفانهاش با همدردی و علاقهی پرشور نسبت به شخصیتهای رمان،وقوع این زوال را با زندگی از یک سو و تلطیف روح و اندیشه از سوی دیگر مرتبط میداند.
توماس مان در این رمان علاوهبرنقد از خودبیگانگی طبقه بورژوا(همه چیز در خانواده به خاطر منافع مالی صورت میگیرد حتی،و به خصوص،ازدواج)،از میان رفتن جنبههای انسانی زندگی را نیز به باد انتقاد گرفت که معلول گسترش سرمایهداری انحصار طلب و کاربرد و روشهای نظامی در آموزش بود."