چکیده:
شخصیت های برجسته ای در میان علمای شیعه وجود دارند که تأثیر بسزایی در احیا و انتقال علوم اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه وآله) به نسل های بعدی داشته اند; از این میان شیخ صدوق از ویژگی های خاصی برخوردار است. حدود سیصد تصنیف به صدوق نسبت داده شده است که متأسفانه امروزه بیش از بیست و چند عنوان از این آثار در دسترس ما نیست. یکی از برجسته ترین آثار ایشان، «معانی الاخبار» است که در آن، احادیثی که در تفسیر معانی حروف و الفاظ است، آورده است. اهمیت کتاب «معانی الاخبار» بدان جهت است که آن، به منزله قاموسی در فهم معانی الفاظ و لطایف اخبار معصومین(علیهم السلام)می باشد. شیخ صدوق در نگارش این کتاب از برخی روش های ویژه استفاده کرده است که از آن جمله می توان به: اذعان صدوق به سؤال کردن از معانی برخی احادیث از استادانش، بیان مکان و زمان استماع حدیث، استناد به اقوال لغویین، استدلالات کلامی، ازاله تشکیک از برخی خطب نهج البلاغه و ... اشاره کرد.
خلاصه ماشینی:
شیخ صدوق علاوه بر پدر، از محضر جمع کثیری از دانشمندان قم، چون محمد بن حسن بن احمد بن ولید دانش آموخت و از حمزة بن محمد بن جعفر بن محمد بن زید بن علی(علیه السلام)استماع حدیث کرد و در این راه تنها به دانش اندوزی از عالمان بزرگ و برجسته قم بسنده نکرد، بلکه با همتی بلند رنج سفر را بر خود هموار ساخت و در ماه رجب سال 339 سفرش را در طلب حدیث آغاز کرد و به تعلیم و تعلم و تبادل نظر علمی با دانشمندان مراکز علم و تمدن آن روزگار پرداخت که البته این سفرها بی تأثیر از وضعیت حکومت ها نبود که راغب جذب علما و دانشمندان و شعرا بودند (موسوی خرسان، 1377، ص 28ـ29).
آقای موسوی خرسان می نویسد: شیخ صدوق در این دو شهر از مفسر و خطیب ابوالحسن محمد بن قاسم استرآبادی، تفسیر امام عسکری(علیه السلام) را استماع کرده، از ابومحمد قاسم بن محمد استرآبادی و ابومحمد عبدوس بن علی بن عباس جرجانی و محمد بن علی استرآبادی به نقل روایت پرداخته است; ولی ایشان و همچنین آقا بزرگ در «الذریعه» تاریخ این استماع و نقل حدیث را ذکر نکرده اند.
شیخ صدوق در سال 354 به زیارت خانه خدا و مزار پیامبر(صلی الله علیه وآله)و اهل بیت(علیهم السلام) مشرف شد; ولی اینکه در این سفر نیز از کسانی استماع حدیث کرده باشد، معلوم نیست; هرچند با شناختی که از اهتمام او به اخذ حدیث داریم، بعید است وی در آن دیار از کسی استماع حدیث نکرده باشد (موسوی خرسان، پیشین، ص 32ـ37).