چکیده:
این مطلب، خلاصه ای از مناظره دو مؤلف ومفسر سرشناس امور بین الملل در مورد مقوله «جهانی شدن» و آینده پدیده «ملت – دولت» است. رابرت کپلن و تامس فریدمن با دیدگاه هایی کاملا متفاوت حول این موضوع با یکدیگر گفتگو می کنند که «آیا جهانی شدن سرانجام موجب تحکیم و تقویت«دولت» می شود یا موجب ضعف و نابودی آن؟ و آیا جهانی شدن در نهایت امر به یکپارچه شدن دنیا می انجامد یا به انقلاب ها و خشونت های بیشتر»؟این نوشتار، نخست دیدگاه فریدمن را در مورد «جهانی شدن» تبیین می کند: «یکپارچه شدن بازارها، امور مالی و تکنولوژی به نحوی که دنیای ما را تنگ تر می کند». کپلن نیز ضمن توضیح خود می گوید: «جهانی شدن الزاما مترادف با خبرهای خوش نیست، فقط خبر است». نقش دولت و حکومت در فرایند جهانی شدن و وضع ملت – دولت ها، فرهنگ ها و هویت های منطقه ای و ملی و محلی ، ارزش ها و مذهب، آزادی و مردم سالاری در فرایند جهانی شدن، مورد نقد و تأمل فریدمن و کپلن قرار گرفته و دو طرف بحث، دیدگاه های متفاوتی عنوان کرده اند.
خلاصه ماشینی:
"اما پاسخ اندکی پیچیدهتر این است که جهانی شدن،یعنی یکپارچه شدن بازارها،امور مالی و تکنولوژی به نحوی که دنیای ما را تنگتر میکند یا به عبارت دیگر از اندازهء متوسط کنونی به یک اندازهء کوچکتر میرساند.
اگر بخواهم برای توصیف دولت-به عنوان نهادهای سیاسی،دادگاهها، سازمانهای نظارتی و کل نظام حکومتی-تمثیلی ارایه دهم،باید بگویم که دولت در واقع نوعی دو شاخهء برق است،و این همان دوشاخهای است که کشور شما باید به وسیلهء آن با فرایند جهانی شدن اتصال برقرار کند.
بوتسوانا به طور مسلم مسایل خاص خود را دارد و بهشت روی زمین نیست،ولی به نوعی مردمسالاری معقول روی آورده است،بعضی نهادهای اجتماعی معقول را تقویت کرده است،امنیت معقولی برای مطبوعات و انتشارات قایل شده است،و دستگاههای نظارتی معقول و قانونمندی هم به وجود آورده است.
اما اگر به من بگویید که تا پنج سال دیگر هم من نخواهم توانست شاهد دادرسی منصفانهای در زیمبابوه باشم،دیگر برای من کوچکترین اهمیتی نخواهد داشت که در زیمبابوه همهء مردم دارای کامپیوتر شخصی،آدرس اینترنتی شخصی،تلفن همراه و چیزهای دیگری از این قبیل باشند.
بسیار خوب،حالا ببینیم در طول ده سال گذشته چه اتفاقهایی افتاده است-خاصه آنکه فریدمن در مقالات و تفسیرهای جاری خود این رویدادها را به خوبی تشریح کرده است؟پویایی غیرقابل تصور در ساختارهای جمعیتی و اقتصادی جوامعی مثل چین،اندونزی،و برزیل که یکی از پیامدهای آن ظهور و گسترش طبقات متوسط شهری بوده است که همچنان ادامه دارد.
ولی در مجموع،من بر این باورم که جهانی شدن،چنانچه با رهبری درست هدایت شود نیروی مؤثری خواهد بود برای بازتر شدن فضای جامعهها،حکومت جدیتر قانون، و فرصتهای بیشتر برای مردم در استفاده از آزادیهای شخصی و پاسخ طلبیدن از مقامات رسمی."