خلاصه ماشینی:
"میگوید:وقتی برای دیدن آثار گلدونی به تئاتر میرویم،گویی به تماشای یک موزه میرویم.
گوشی تلفن را میگذارم و فکر میکنم تنها چیزی که به نظرم میرسد به طور یقین میدانم،این است که تنها فرق گلدونی و شکسپیر در این است که گلدونی شاعری بسیار کوچکتر است.
اگر حسرت بیکران نبودنش را نمیخوریم به سادگی به خاطر این است که گرچه بیکران نیست اما قطعهای از جهان هستی را پیش رویمان میگذارد که از تماشای آن شادی بیکرانی را تجربه میکنیم.
من با این که عاشق فرای هستم اما همان قدر میخواهم همیشه در یک سالن کوچک تئاتر روی یک صندلی راحتی در سایه و سکوت بنشینیم،به پردهای خیره شوم که باز میشود و این کلام فراموش نشدنی را بشنوم که:«و اینک کارناوال تمام شد."