چکیده:
نویسنده در این گفتار، نظرات برخی از عالمان بزرگ شیعه را در باب احادیث معرفة الله، نقل و نقد و بررسی
میکند: سید حسن حسینی لواسانی، شیخ مجتبی قزوینی، مرتضی مطهری، سید محمد حسین طباطبایی، سید
هاشم حسینی تهرانی، شیخ علی نمازی شاهرودی، میرزا محمد حفیظی، میرزا جواد تهرانی و استاد محمدتقی
جعفری. این گفتار، در ادامه گفتار پیشین نویسنده (در شماره 8 سفینه) میآید.
خلاصه ماشینی:
"پس حکم عقل نظری به وجود علت و ضرورت آن برای معالیل و به طور کلی وجوب وجود خداوند سبحان، نمیتواند به خدای واقعی حقیقی بوده باشد، زیرا روشن است که احکام عقل نظری، مانند عقل عملی، از نظر ایشان به هیچ وجه در مورد خود خدای تعالی جاری نیست، و نهایت شمول احکام عقلی، افعال الهی اند.
پس خدا باید خودش معرفت خود را به انسان عطا کند و معرفت فعل اوست که به طور مستقیم یا با توجه به اسباب و شرایطی در دل آدمی ایجاد میکند، پس بداهت در خصوص خداوند سبحان را، نباید چون بداهت دیگر امور بدیهی دانست که انسان در توجه به آنها نیازی به غیر ندارد و قوای ادراکی او، در رسیدن به حقیقت آنها کافی است.
به طور کلی این سخن استاد جعفری صحیح است که معرفت انسان به خود خدای سبحانـ یعنی ذات و حقیقت خدای تعالیـ توسط قلب صورت میگیرد نه به عقل و سایر قوای ادراکی، و تعبیر از آن به وجدان و فطرت و رؤیت و حتی وصال و لقاء و شهود، با توجه به روایات اهل بیت علیهمالسلام درست است؛ ولی اینکه توجه به خداوند سبحان، در همهی احوال، برای همه بشر امری روشن و بدیهی باشد که هیچکس از آن غفلتی و نسیانی نداشته باشد، ایشان در این زمینه سخن نگفته است؛ در حالی که آیات و روایات، در این مورد به صورت مفصل بحث کردهاند، که در مباحث بعدی طرح خواهد شد."