خلاصه ماشینی:
"همانگونهکه ملاحظه خواهید نمود،روابطعمومیها در دهه اخیر به همت تلاشهای انجامگرفته در حوزه نظر و عمل قابل بازگشت به تجارب دهههای پیشین نیستند و بهعبارتدیگر نهادینه شدن اموری از قبیل پژوهشهای سازمانی،تحلیل محتوا،نظرسنجی در کنار اطلاعرسانیهای عمومی و همگانی مانند خبر،گزارش و راهاندازی پایگاههای اینترنتی مسیری بیبازگشت را فراروی مدیران آتی سازمانها قرار داده است هرچند این انتظار در تمامی سازمانها امری محتوم نمیباشد اما حد اقل انتظار میرود که با وجود الزامات مشهودی که در جامعه وجود دارد، ابزارهای محدودکننده کارآیی خود را به طور کامل نداشته باشند.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) آنچه از جدول فوق استنباط میشود این است که مهمترین بخش فعالیتهای روابطعمومی در مرحله تغییرات سازمانی،دادن اطلاعات وسیع در مورد تغییر و دخالت در برنامهریزی آن و خصوصا اجرای برنامههاست زیرا یکی از مؤثرین اقدامات برای غلبه به مقاومت در برابر تغییر،دخالت دادن عوامل مؤثر سازمانی در برنامهریزی و اجرای تغییرات است.
فرصت،بیشتر از تهدیدهاست،به گذشته برنخواهیم گشت این واقعیت را باید پذیرفت که مدیران عالی سازمانها برای موفقیت اجرای برنامههای بلندمدت و کوتاهمدت خود اهمیت ویژهای قائل هستند،آنان در جستوجوی ابتکار عمل و برتری در میدان رقابتی هستند و از طریق روابطعمومی میکوشند تا از کنشها و واکنشهای جامعه پیرامون خود،آگاهی یابند.
2. مخاطبان و گروههای درون سازمان این گروهها نیازمند اطلاعاتی هستند که از طریق روابطعمومیها در اختیار آنان قرار میگیرد و این گروهها به همت روابطعمومی سازمان،برای شناخت حرکت و گرایشهای افکار عمومی رایج جامعه تلاش میکنند."