چکیده:
مدگرایی و الگوبرداری از فرهنگ بیگانه به عنوان یک موضوع مهم اجتماعی فرهنگی،یکی از معضلات اکثر کشورهای جهان از جمله کشور ما میباشد. سوال این است کهچرا دختران ما به آسانی از الگوهای بیگانه تاثیر میپذیرند و چه عواملی در آن نقشدارند؟ برای بررسی این موضوع بر آن شدیم تا پژوهشی در مورد علل گرایش دختراننوجوان به این مدها انجام دهیم؛ زیرا دختران در جامعه ما از برنامههای ویژه کمتری،از جمله برنامههای تلویزیونی، برخوردارند، از اینرو، ممکن است به شبکههایماهوارهای، اینترنت، گروههای دوستی در مدارس، و مانند آنها گرایش پیدا کنند که گاهبه الگوپذیری از مدهای بیگانه میانجامد.
خلاصه ماشینی:
(روسک، 1372،ص 59) مراحل انجام پژوهش برای بررسی دقیق علت مدگرایی در نسل جوان و نوجوان (دختران دانشآموزمنطقه 1 تهران)، ابتدا موضوع مد و علل گرایش به آن را از نظر جامعهشناسی ومردمشناسی، فرهنگ، علل پذیرش فرهنگ توسط کشور پذیرنده و علل بیرونی یاتمایلات و اقدامهای دولتهای خارجی برای تهاجم فرهنگی، آموزش و پرورش،وسایل ارتباط جمعی مورد بررسی قرار دادیم: 1.
2. با 95 درصد اطمینان و 5 درصد خطا میتوان پذیرفت که میزانتحصیلات پدر و مادر عامل مؤثری در تأثیرپذیری جوانان و نوجوانان از فرهنگبیگانه میباشد؛ هرچه تحصیلات کمتر باشد، دسترسی به انواع فیلمها وبرنامههای ماهوارهای نامناسب و دیگر منابع بیشتر است؛ چون کنترل کمتری بهطور غیرمستقیم روی فرزندان میباشد.
8. با 95 درصد اطمینان و 5 درصد خطا میتوان پذیرفت که تعارض ارزشی بین خانه و مدرسه عاملی مؤثر در الگوبرداری و تأثیرپذیری دانشآموزان ازفرهنگ بیگانه میباشد؛ دانشآموزانی که ارتباط کمتری با مدرسه دارند، تعارضبیشتری با مدرسه داشته و در نتیجه، تأثیرپذیری از فرهنگ بیگانه و مدگرایی دراین دسته از نوجوانان بیشتر است.
9. با 95 درصد اطمینان و 5 درصد خطا میتوان پذیرفت که عدم جذابیتبرنامههای تلویزیونی کشور عامل مؤثری در الگوبرداری و تأثیرپذیری نوجوانان ازفرهنگ بیگانه میباشد و موجب گرایش آنها به تماشای فیلمهای ماهوارهای وویدیویی میشود.
با 95 درصد اطمینان و 5 درصد خطا میتوان پذیرفت که میزانپایبندی والدین به ارزشهای دینی عامل مؤثری در الگوبرداری و تأثیرپذیریاز فرهنگ بیگانه؛ است یعنی هرچه میزان پایبندی والدین بیشتر باشدتأثیرپذیری از فرهنگ بیگانه و مدگرایی در فرزندان آنها کمتر خواهد بود.