خلاصه ماشینی:
"به طور کلی،به نظر میرسد که در مسیر توسعهء پایدار،توجه به چند نکتهء زیر ضروری باشد: 1-تلاشهایی در جهت تمرکز بر رشد اقتصادی به عنوان وسیلهای برای زدودن فقر و یا پایداری زیست محیطی؛ 2-تشخیص و تعیین ناسازگاریها و کمبودهای نظری و عملی اقتصاد نئوکلاسیک،بخصوص آنهایی که با موضوعها و موارد زیست محیطی و توزیعی سر و کار دارد و همچنین در تجزیه و تحلیل اقتصادی،بهتر است حرکت به سوی بررسی تأثیرات سیاستهای متفاوت پایداری بر روی سیستمهای مختلف اقتصادی شود؛ 3-پذیرفتن وجود علتهای فرهنگی،ساختاری و فنآورانهای، فقر و تباهی زیست محیطی،توسعهء روشهایی برای تخمین اهمیت نسبی واکنشهای میان این علتها تحت شرایط ویژه و کشف راهحلهای بنیادی و آموزشی،سیاسی و غیره...
بحث بر روی موضوع«پایداری»و دانش فنی واژهء«توسعه پایدار»از یک ابهام در رنج است:آیا(واژهء)پایداری فقط در میان واژههای مربوط به بومشناسی(اکولوژی)معنا میدهد؟ آیا(واژه پایداری)به همهء شکلهای توسعه از قبیل توسعهء اخلاقی، اجتماعی،اقتصادی،و غیره مربوط میشود؟این واژه(پایداری) چگونه با رشد اقتصادی در ارتباط قرار میگیرد؟ اگر فلسفهء این واژه مورد ملاحظه قرار گیرد،دو طرز تفکر اشاره شده در ابتدای این مقاله(طرز تفکر مبتنی بر بدبینی ناشی از پیشرفتهای فنآوری و طرز تفکر خوشبینی نسبت به پیشرفتهای صورت گرفته)،موقعیتشان را حفظ خواهند کرد:مکتب مبتنی بر تفکر مالتوس گزارش برانتلند را به خاطر انتخاب هدف ضد و نقیض رشد پایدار،مورد حمله قرار داد[17]،در حالی که مکتب دیگر تأکید بیشتری بر پیشرفت فنآوری دارد."