چکیده:
و برخی را به عهدهء ایشان گذاشته است.در این مقاله به برخی از این رمزگشاییها اشاره میشود.هنرمندان هر جامعهای نسبت به سایر اقشار،از عواطف،احساسات و نکته سنجیهای بیشتری بهرهمندند.آنان به سرعت،کمبودها،کاستیها و ناهمواریهای محیط زندگی خویش را درمییابند و چون نمیتوانند اوضاع نابسامان را تحمل نمایند،سعی میکنند با خلق آثار هنری خویش،آیینهای بسازند تا دیگران،به ویژه،آیندگان بتوانند در آن آیینه،اوضاع موجود را به روشنی ببینند. زمانی که هنرمندان به هر دلیلی،نتوانند با صراحت اندیشهء خود را مطرح نمایند،از دو مفر یا گریزگاه استفاده میکنند:یکی بیانی طنزآمیز و دیگری استفاده از رمز و نماد یا سمبل.وجود این عوامل،از یک سو بر غنای هنر ایشان میافزاید و از دیگر سو،مایهء جذابیت و ماندگاری آن میشود. یکی از آثار گرانسنگ ادب فارسی که در لابهلای داستانهای خود، اسرار و رموزی پنهان دارد،اسکندرنامهء نظامی گنجهای است.حکیم گنجه در این کتاب سترگ،برخی از آن رموز را برای خوانندگان خویش گشوده
خلاصه ماشینی:
"(همان،94-84) و آشکارا به رسم آتشکدهها و وجود گنج در آنها اشاره کرده،میگوید: چنان بود رسم اندر آن روزگار که باشد در آتشگه آموزگار کند گنجهایی در او پای بست نباشد کسی را به آن گنج دست توانگر که میراث خواری نداشت بر آتشکده مال خودر ا گذاشت بدان رسم کافاق را رنج بود هر آتشکده خانهء گنج بود سکندر چو کرد آن بناها خراب روان کرد گنجی چو دریای آب بر آتشگهی کاو گذر داشتی بنا کندی،آن گنج برداشتی (همان،486،91-41) 3-خود کامگی دارا گاهی نظامی در لابهلای داستانهای اسکندر نامه بیتی را زناک ذکر میکند که ارزش کتابی دارد و در خور اندیشهاست،چنانکه در شرح موضوع خودکامگی دارا میگوید: هرچه فتنه در جهان هست،همه از استبداد سرچشمه میگیرد: در این چار سو هیچ هنگامه نیست که کیسه بر مرد خود کامه نیست (شرفنامه،126،76) و یا آنجا که جنگ ایران و روم آغاز میشود و دارا به سوی آذربایجان روانه میگردد، با آوردن بیتی یاد آور میشود که سفر شاهان به شهرها جز خرابی نتیجهای نداشته و ندارد: پی شاه اگر آفتابی کند به هر جا که تابد خرابی کند (همان،156،611) همچنین در براعت استهلال جنگ دارا با اسکندر،میگوید:ظلم و ستم دارا موجب شد که سرهنگان ایرانی از او طاعت نکردند و او را سر بریدند و بیگانهای به نام اسکندر را بر تخت شاهنشاهی ایران زمین نشاندند."