"ابتدای سخن آن زیباترین!
قصه مار را از خود دور و خود را به ما نزدیک میکند.
قصه باید قصه باشد و اگر نه،وقت ما را تلف میکند.
قصهها از گذشتهها میآیند،و ما را از گذشتهها خبر میدهند.
یعنی آن زیباترین-آن زیباترینها،از کنارش رفتهاند.
در آن اوج ایستاده و برای ما روایت میکند: چیزی جز زیبایی ندیدم!"