خلاصه ماشینی:
"میدانیم که پدر و برادر بو علی به اسماعیلیه و اندیشهشان اعتقاد راسخی داشتند و بسیار کوشیدند که وی (به تصویر صفحه مراجعه شود) را نیز با خود همآوا سازند اما توفیقی نیافتند،02اینکه ابن سینا به جرگه اسماعیلیه درنیامد از تأثیرپذیری وی از این اندیشه چیزی کم نمیکند و یکی از موارد این تأثیرپذیری که بر قلم وی رفته و خود بدان تصریح نموده است در بحث نفس و عقل و مباحثی از این دست میباشد.
»72به بیان دیگر هرچند بحث از نفس به جهت تجرد ذاتی و مشابهت با عقول بحثی است که در الهیات مورد بررسی قرار میگیرد اما از آنجا که سخن از جسم و عوارض آن از حیث«حرکت و سکون»است و یکی از عوارض جسم حرکت ارادی و نیز حرکت غیر ارادی علی سبیل تعدد است برای بیان کیفیت و منشأ اینگونه حرکات و تمایز آن با حرکت طبیعی-که از ناحیه اشیای بیجان صادر میشود-لازم بود تا جایگاه نفس در مقم مدبر بدن و محرک حرکات ارادی و غیر ارادی آن دانسته شود.
»33 ابن سینا هرچند عمیقا از افتادن در ورطه ثنویتگرایی میپرهیزد اما میکوشد تا نشان دهد که نظر ارسطو در باب صورت نفس بودن منجر به این همانی میشود درحالیکه نفس برحسب ذات مفارق از بدن است و پس از جدایی از بدن میتواند بقا داشته باشد."