چکیده:
محدوده امروزین کشور افغانستان که در گذشته خراسان نام داشت، در دوران تیموریان(771- 911ق.) محل حضور سه فرقه مهم صوفیانه شیعی این عصر بود. این سه فرقه، در همین دوران شکل گرفتند و گسترش یافتند. طریقه نعمت اللهیه، نخستین این فرقههاست که شاه نعمت الله ولی بنیان-گذار آن بود. طریقه حروفیه، دومین این فرقههاست که فضل الله استرآبادی بنیان گذار آن بود و پیروان آن در هرات به جان شاهرخ خان تیموری سوء قصد کردند. نوربخشیه نیز سومین فرقه است که در این مقطع و در این منطقه از سرزمین های اسلامی حضور و نفوذ داشت و سید محمد نوربخش، رهبر آن بود.
خلاصه ماشینی:
"بنابر این، شاه نعمتالله که به اذعان پژوهش گران شیعه معتقد بود، از هرات تا جوزجانان سفر کرده و به یقین در این سفر، با افراد متعددی دیدار و گفت گو داشت و توانسته است افرادی را کم یا زیاد به طریقه خویش دعوت و جذب کند.
برای پیبردن به دامنه نفوذ نعمتاللهیه در افغانستان، توجه به چند ویژگی مهم این طریقه لازم است: - پای بندی به احکام ظاهری دین: شاه نعمتالله برخلاف پارهای از فرقههای صوفیان که شریعت را پوسته طریقت میشمردند و بدان چندان اعتنایی نداشتند، خود و پیروانش را به رعایت احکام شرعی مقید ساخته بود.
این ویژگی شخصیتی، شاه نعمتالله ولی را در کنار دیگر ویژگی های ذکرشده او، میتوان عامل مهمی برای جذب مردم و اشاعه روش عرفانی او در سفرهایش به مناطق مختلف محسوب نمود و مؤیدی بر نفوذ نعمت اللهیه در هرات و مناطق نظیر آن دانست.
فضلالله حروفی در روزهای نشر دعوت خود، به گستردگی از ستم های تیموریان سخن گفته و مردم را آگاه کرده بود؛ جان خود را نیز بر سر همین امر نهاد و دستور قتل او، به جای آن که به دلیل باورهای ویژهاش، از سوی فقیهان باشد، به سبب فعالیت های سیاسیاش در برابر تیمور بود.
این سه فرقه صوفیانه شیعی، در خراسان عصر تیموریان نفوذ داشتند و پیروانی یافتند؛ اما پرسشی که مطرح میشود و پاسخش برای دیگر پژوهش گران باقی میماند، این است که در دورههای بعد از تیموریان، بر سر پیروان این فرق چه آمد؟ چرا در روزگار کنونی هیچ اثری از این فرقهها و حتی گرایش به دیگر فرق تصوف در میان شیعیان کشور افغانستان نمیبینیم."