چکیده:
مالارمه را بیشک باید یکی از تاثیرگذارترین اندیشمندان و شاعران قرن نوزدهم به حساب آورد،اندیشمندی که شهرت او را نباید صرفا به هم و غم او درپرداختن به خلق«شعر ناب»محدود کرد،بلکه آوازهی او را بیشتر باید در بداعت اندیشههایی دانست که بعدها توسط منتقدان واندیشمندان در حوزههای متفاوت مطرح میشود.مالارمه در تمام طول زندگی ادبی خود که معطوف به زبان میشد،کوشید بابرداشت بدیع خود از زبان شاعرانه نوعی «شعر ناب»را تعریف کند.او با مفهومسازی و مادهزدایی در شعر خود کوشید که فراتر از ظواهر مادی به جوهره امور پیببرد و با تاثیرپذیری از اندیشه هگل که مبتنی است بر وجود ارتباطات پنهانی بین جهان اندیشه و هستی از یک سو و جهان جوهرهها و نیستی از سوی دیگر،چهارچوب زیباییشناسی شعر خود را تعریف نماید،و از این روی میتوان شعر مالارمه را شعر نفی و غیاب دانست.شاید هیچ شاعر و اندیشمندی را نتوان یافت که تا قبل از مالارمه اینچنین نظاممند به مسئله نفی و غیاب در فرایند معناسازی اشاره کرده باشد.این مقاله ضمن پرداختن به زیباییشناسی مالارمه که نگارنده تمایل دارد آن را زیباییشناسی نفی بنامد،اندیشه مالارمه در خصوص شعر و زبان شاعرانه را مطرح خواهد کرد.سپس به جایگاه متعالی واژه زبان در شعر مالارمه اشاراتی خواهد شد و در نهایت اندیشههایی از او مطرح خواهد شد که تاثیر به سزایی بر منتقدین و اندیشمندان دهههای اخیر گذاشته است.
خلاصه ماشینی:
"خواهد شد که به دلیل زیباییشناسی نفی و غیاب جایگاهی متعالی در شعر مالارمه یافتهاند،
اساسا شعر برای مالارمه حکم کنکاش و فعالیتی متافیزیکی را دارد و فضایی است که
زیباییشناسی نفی خود را با مقایسه شاعر با فردی که سیگار میکشد مطرح کرده است.
مالارمه اختصاص داده،معتقد است که شاعر در این شعر همچون فردی که سیگار میکشد
Eric Benoit با خلق شعر و با زبانی شاعرانه مادیت جهان واقع را نابود کرده و از آن تنها واقعیت مفهومی
زمین است به مادیت جهان واقع اشاره دارد که با شعر نفی میشود و دود سیگار شکل
یکی از دوستانش نوشته،زیباییشناسی نفی در شعر خود را مطرح نموده است:
است بهگونهای که در شعر واقعیت مادی شاعر نفی میشود تا جلوه غیر مادی و جاودانه
مالارمه مسئله نفی شئ و جهان بیرون در بطن زبان شاعرانه را در جایی دیگر این
از این روی در زبان شعر مالارمه،مادیت گل نفی میشود و گل شاعرانهی دیگری به
«اما اکنون مالارمه هستی واژه را در خود ان در نظر میگیرد و به دلیل استقلال و هستی
از دیدگاه مالارمه واژه دارای استقلال و هستی خود بسنده است.
بتوانیم با شعر ارتباط تازهای را با جهان بر قرار سازیم(همان،ص 735) در واقع مالارمه واژهها را در شعر بازتاب میدهد،از همین روی ژان پییر ریشار از
معروف مالارمه:«این جلوی کاغذ سفید است که نویسنده خود را خلق میکند.
گراهای روس تاثیر گذاشته است،مسئلهی مرگ خالق هنری و شاعر در بطن اثر خود است.
کامپیون به مسئله نقش خواننده در معناسازی در اندیشه مالارمه اشاره کرده است:"