چکیده:
پس از جنگ سرد نگرش خاصی در مورد امنیت بین المللی، تهدیدات و تدابیر مربوط به آن در بین کشورهای غربی-اروپایی و آریکایی-شکل گرفت. چارچوب شناختی مزبور مبتنی بر نگرش غرب به برنامه هسته ای ایران است. در این پژوهش، پرسش کلیدی آن است که نگرش امنیتی غرب به تهدیدات امنیت بین المللی بعد از جنگ سرد تحت تاثیر چه عوامل مهمی شکل گرفته است؟ فهم چرایی رفتار خاص غرب در رویکرد امنیتی خود نسبت به برنامه هسته ای ایران، این پژوهش را با مسایلی روبه رو می کند که در پاسخ به آن ها با تلفیقی از نظریات روابط بین الملل در حوزه های رئالیستی و سازه انگاری می توان امکان شناخت نظام نگرشی غرب در مورد امنیت بین المللی و موضوع هسته ای را فراهم کرد. در چارچوب این نگرش، برنامه هسته ای ایران در پیوند با چالش های نوین امنیت بین المللی برای غرب قرار می گیرد. بدون فهم نظام شناختی غرب در زمینه امنیت بین الملل، درک رفتار مجموعه کشورهای غربی در پرونده هسته ای ایران امکان ندارد. در این چارچوب ترکیبی، هم ساختار سیاست و قدرت بین المللی و هم نگرش نخبگان به صورت توامان باید مد نظر قرار گیرد. با بررسی نظام شناختی غرب در قالب مدل تلفیقی می توان از یک سو، علت اصلی تاکید غرب بر عوامل خارجی دستیابی ایران به فناوری هسته ای را دریافت و از سوی دیگر، با توجه به ساختارهای غیرمادی و هنجاری، ریشه امنیت و ناامنی در نحوه تفکر غرب نسبت به برنامه هسته ای ایران را مطالعه کرد. در نهایت، بر مبنای جایگاه ویژه ای که ایران در سیاست های امنیتی غرب پیدا می کند، موضوع هسته ای ایران نمی تواند از موضوع کلی این کشور در رویکردهای امنیتی غرب جدایی پذیر باشد و موضع گیری منفی بازیگران غربی در قبال مساله هسته ای ایران خارج از استراتژی های کلان غرب در نگاه به امنیت بین الملل و تغییرات ایجادشده در مفهوم تهدیدات نیست.
خلاصه ماشینی:
"در این پژوهش،پرسش کلیدی آن است که نگرش امنیتی غرب به تهدیدات امنیت بین المللی بعد از جنگ سرد تحت تأثیر چه عوامل مهمی شکل گرفته است؟فهم چرایی رفتار خاص غرب در رویکرد امنیتی خود نسبت به برنامۀ هستهای ایران،این پژوهش را با مسائلی روبهرو میکند که در پاسخ به آنها با تلفیقی از نظریات روابط بین الملل در حوزههای رئالیستی و سازهانگاری میتوان امکان شناخت نظام نگرشی غرب در مورد امنیت بین المللی و موضوع هستهای را فراهم کرد.
در پاسخ به سؤالی که مطرح شد،فرضیۀ این پژوهش در قالب گزارهای سهوجهی ارائه میگردد:نگرش امنیتی غرب در قبال برنامۀ هستهای جمهوری اسلامی ایران پس از جنگ سرد از یک سو،تحت تأثیر رویکردهای کلان غرب در نگاه به امنیت بین المللی است که با استفاده از یک مدل نظری تلفیقی که ترکیبی از نوواقعگرایی و سازهانگاری است،قابل درک است.
از سوی دیگر،این نگرش از تغیرات ایجادشده در مفهوم تهدیدات نیز تأثیر میپذیرد که نشانگر دگرگون شدن محیط امنیتی در عرصۀ بین المللی و تغییر در مناسبات میان قدرتهای بزرگ است که به دنبال خود تغییرات بنیادینی را در مفهوم تهدیدات ایجاد کرده است و در نهایت،نگرش امنیتی غرب در قبال برنامۀ هستهای ایران در دوران بعد از جنگ سرد تحت تأثیر برداشت امنیتی کشورهای غربی نسبت به ایران و اصلیترین عوامل داخلی راهبردی بوده است.
نظریۀ سازهانگاری با تأکید بر اهمیت عناصر هنجاری غیر مادی به عنوان عوامل تعیین کنندۀ سیاست بین الملل و تأثیر نوع شناخت و درک بازیگران از یکدیگر بر اتخاذ رویکردهای مختلف در قبال هم،در این پژوهش مبنایی برای تجزیه و تحلیل نگرش نخبگان غربی و نظام شناختی آنها نسبت به برنامۀ هستهای ایران قرار گرفته است."