خلاصه ماشینی:
"در فرهنگ اصطلاحات تئاتر،واژهء ژست1 چنین تعریف شده است:«در بازگیری حرکت اندام یا اعضای بدن به عنوان ابزار بیان نمایشی- حرکت و اشارات بازیگر به هنگام سخت گفتن در صحنه»2،بنابراین،واضح است که تاریخچهء استفاده از ژست،کاملا منطبق بر تاریخ نمایش و تئاتر است؛چنانچه از ابتداییترین نمایشهایی که انسان اولیه برای فهماندن حملهء حیوانات یا گرسنگی یا...
از جمله در تئاتر آفریقا، در میان اهالی منطقهء بامبارای کشور مالی نمایش بومی کته با وجود دارد که ترکیبی است از شیوهء حرکات موزون- برمبنای شکل مارپیچ حلزونی به عنوان نماد گردباد و اندیشهء متعالی-به اضافهء پانتومیم و اطوار و ژستهایی با مضمون کمدی اجتماعی.
تماشاخانههای آن دوره بسیار بزرگ ساخته میشد و از آنجا که تجهیزات و امکانات برای نورپردازی نبود-البته نمایش در فضای باز اجرا میشد-اغلب بازیگران مجبور به بزرگنمایی در حرکات و ژستهای خود بودند و حتی از ماسکهای بسیار بزرگ استفاده میکردند تا بتوانند حالات چهرهء شخصیتها را به تماشاگر نشان دهند.
اورلی هولتن در کتابش مقدمهای بر تئاتر آینهء طبیعت چنین مینویسد:«شاید حالات و حرکات خاصی که مورد تأکید دلسارت بود،مثلا«درهم پیچیدن دو دست به علامت التماس و تضرع»،دیگر مبتذل شده باشد،ولی این مضمون که بین عواطف ما و شیوهء حرکت و اشارات ما پیوندی آلی وجود دارد و نیز این عقیده که الگویی مقرر برای حرکت جنبش هست که در محدودهء یک فرهنگ خاص،حالات عاطفی را القا میکنند، معتبر و به قوت خود باقی است."