چکیده:
نقدهایی که-بهویژه براساس آزمایشهای فکری تولی و کارول-بر آن وارد شده است مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.در ادامه،پس از طرح دعوی شهود حکمفرما بودن قوانین،مشکلات آن ارائه و نشان داده میشود که نقدهای مطرح شده برای طرد نظریهی هیومی کافی نیستند و از این ادعا دفاع میشود که قوانین به معنای هیومی ایفاکنندهی نقشی که علم از قوانین انتظار دارد هستند.
خلاصه ماشینی:
"چگونه همهچیز در دو جهان U 1 و U 2 یکسان است؛ ولی ذرهی b در یک جهان،اسپین بالا و در دیگری اسپین پایین دارد؟آیا نباید ویژگیای دربارهی این ذره یا میدان مربوط به آن وجود داشته باشد که این تفاوت را توضیح دهد؟اگر فرض کارول در مقابل چنین پرسشی این باشد که X و Y ،ذره و میدان بنیادی باشند که هیچ چیز مبناییتری برای توضیح آنها وجود ندارد و در این سطح،تفاوت در قوانین حاکم بر برهمکنش X و Y مسئول این تفاوت باشد(کارول، 4991،ص 76)،این فرض محدودیتی برای جهانهای کارول ایجاد میکند که با طرح اولیهی وی X و Y میتوانند هر ذره و میدانی باشند)منافات دارد.
کارول استدلال میکند که L 1 در U 1^* یک قانون است و در U 2^* نیست و از آنجا که جهان U 1^* و U 2^* در مورد مفاهیم غیرقانونی که شواهد L 1 هستند،توافق دارند، نتیجه میگیرد که این مثال نقضی برای نظریهی ابتنای هیومی قوانین است(همان،ص 26).
بنابراین،استدلال آینه در صورتی ثمربخش خواهد بود که برای این ادعا که شهودهای فیزیکی راهنمای قابل اتکایی به امکان فیزیکی به معنای قوی هستند،دلایلی داشته باشیم،یعنی شهود پیشافلسفی ما باید دربارهی وجود جهانهای ممکن معینی به ما اطلاعات دهند:دو جهان ممکن وجود داشته باشند که هریک تاریخ کل غیرقانونی H را دارد،به طوری که L 1 در یکی از آن دو قانون طبیعت است و در دیگری نیست."