خلاصه ماشینی:
"به نظر کواین،مترادفها باتوجه به نوع احساسی که به شنونده میدهند یا قصدی که از کاربرد متفاوت آنها میشود کاملا یکسان نیستند و این مسئله کواین را به رد کامل وجود مفهومهای پیشینی و گزارههای تحلیلی سوق میدهد و بدین طریق راه را به سمت نظریه او تحت عنوان"کلگرایی معنایی"باز میکند(حسین خانی:وب سایت)21.
آیر بعدا در دیدگاه تقلیلگرایانه خود راجع به ادراک و اینکه گزارههای علمی برای درست بودن در نهایت به چند گزاره حسی ختم میشوند تجدیدنظر کرد؛ولی در اصل بحث مبنی بر اینکه ادعای ما درباره اشیای فیزیکی از طریق ارجاع به تجارب حسی توجیه میگردد تردید به خرج نداد او دائما با نظریۀ فیلسوفانی مانند کارناپ،نیورا و پوپر مبنی بر لزوم وجود"گزارههای پایه"مخالفت کرد.
در کتابی تحت عنوان مسئله اساسی فلسفه(3791)،او با کنار گذاشتن آنچه که نظریۀ"رئالیسم خام"(اینکه انسانها مستقیما اشیای خارجی را درک میکنند)مینامید ادعا کرد که قضاوت ما از جهان خارج همیشه مبتنی بر نوعی استنتاج-معمولا به صورت ضمنی- از روی مبادی مطمئنتر حسی است.
به نظر آیر از جهت ماهوی فرقی بین تعمیمات احتمالی و قانون علیت وجود ندارد؛ تفاوت آنها صرفا استفاده و اتکای به علت بیش از تعمیمات احتمالی است و این باعث میشود که نوعی نظم قوی دربارۀ علیت فرض کنیم که در واقع چنین نیست.
58 ماهیت فعالیت فلسفی و منزلت فلسفه باتوجه به نفی متافیزیک و بیمعنا دانستن کلیۀ گزارههای فاقد مضمون حسی،اکنون این سؤال پیش میآید که از نظر آیر فلسفه چیست و فیلسوف چهکار باید بکند؟ آیر تلقی فلسفه بهعنوان یک نظام معرفتی بر یک دسته مبادی اولیه یقینی و بدیهی است و براساس آن جهان عینی تصویر و تبیین میگردد خرافهای بیش نمیداند."