چکیده:
دربارۀ حدوث نفس، قبل یا همراه و یا بعد از بدن، سه قول وجود دارد که حدوث قبل از بدن مورد تأیید بعضی از محدثان و متکلمان و حدوث همراه با بدن قول مشهور حکما و حدوث در امتداد بدن، نظریۀ ملاصدرا و پیروان اوست. نظریۀ ملاصدرا با آیات قرآن هماهنگی بیشتری دارد، ولی روایات مخالف با آن نیز وجود دارد که باید با توجه به آیات تفسیر شوند.آیه شریفۀ «لقد خلقناالانسان من سلالة من طین... ثم انشأناه خلقا آخر...» دلالت روشنی دارد بر حدوث نفس در امتداد حدوث بدن و آیات مؤید فراوانی نیز برای آن میتوان ارائه داد و روایات را بر اساس این تفسیر توجیه کرد.
There are three theories about the creation of soul: it is created before body، with body or after body. The first theory is approved by some scholars of hadith and theologians، creation with body is the dominant theory of theologians and creation along with body is Mulla Sadra’s theory and his followers. Sadra’s theory is consistent with Quran’s verses but there are some opposite narrations which should be interpreted in accordance with Quran.
In verses 12 to 14 of chapter Al-Mu'minun: “And indeed We created man from The breed of mud (12)…Then[by envoying soul into the body] We Made a complete creation (14)”، it clearly talks of the creation of soul along with body; there are some other verses which approve this idea as well and the narrations may be interpreted in accordance to this idea
خلاصه ماشینی:
مقدمه از مباحث مهم دربارۀ نفس و روح انسان، میان اندیشوران مسلمان، حدوث نفس است؛ یعنی حدوث قبل از بدن؛ چنانکه ظاهر پارهای از روایات بدان دلالت دارد: «خلق الله الارواح قبل الابدان بالفی عام» و یا همراه بدن (روحانیة الحدوث و البقاء) که فلاسفۀ مشاء آن را مطرح کردهاند و یا حدوث در امتداد اشتداد جوهری جسم و ماده و بدن؛ چنانکه ملاصدرا مطرح کرده است (النفس جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء).
مرحوم مفید دربارۀ اخباری که دلالت بر خلقت ارواح قبل از ابدان دارند، چند نکته را یادآوری کرده است: 1) این اخبار، اخبار آحادند؛ 2) مدلول آنها ملائکه است، نه ارواح انسانها؛ 3) چگونه ممکن است ارواح و نفوس ما قبلا خلق شده باشند و مدتی هم دارای حیات باشند، ولی ما آنها را به خاطر نیاوریم، بلکه منکر هم باشیم.
نقد و بررسی اولا، بین امکان استعدادی و ماهوی خلط شده است؛ هر حادثی ماده و قابلیت نمیخواهد، بلکه امکان وجود میطلبد و امکان ماهوی ضرورتا ماده و قابل نمیطلبد؛ ثانیا، شرایط و معدات قبلی برای حادث زمانی، دلیل مادیبودن نیست، بلکه چهبسا تعلق یک مجرد به ماده- طبق نظر مشائیان- شرایطی را لازم داشته باشد، ولی حدوث مادی لازم نباشد و چهبسا یک شیء جسمانی شروع شود و در امتداد مجرد شود (قول ملاصدرا)؛ ثالثا، اصل قدم زمانی عالم جسمانی، محل تأمل است؛ مخصوصا اگر برهان اسد و اخصر فارابی بر ابطال تسلسل شامل معدات نیز بشود.