چکیده:
تدوین گردید.روایی محتوایی پرسشنامه را صاحبنظران تأیید کردند و پایایی آن پس از اجرای آزمایشی بین تعادی از اعضای هیأت علمی،از طریق ضریب آلفای کرانباخ 0/98 محاسبه گردید.تجزیه و تحلیل دادهها در دو سطح توصیفی و استنباطی (تحلیل عاملی و ضریب همبستگی)صورت گرفت.پس از انجام تحلیل عاملی،7 مؤلفهء اصلی و 54 زیر مؤلفهشناسایی شد و با هویت سازمانی،توننمدسازی،همکاری و نفع عمومی،تسهیم دانش و خلق سرمایهء فکری،اعتماد و همبستگی،مدیریت مشارکتی و آگاهی نامگذاری گردید.نتایج نشان داد که مؤلفهء اصلی اعتماد و همبستگی از بالاترین میانگین و مؤلفهء مدیریت مشارکتی از کمترین میزان میانگین برخوردار است و زیر مؤلفههای تعهد و تعلق،میزان قدرت رهبری و مدیریت، خیرخواهی و دیگر خواهی برقراری ارتباط بین افراد دارای دانش با افراد نیازمند به دانش آنها،قابلیت دسترسی به افراد وگروههای مورد نیاز،بالاترین میانگین را دارند، ولی زیر مؤلفههای تجلیل و قدرشناسی،عدالت،جهتگیری بهسمت هدف جمعی، پرورش نوآوری و خلاقیت،همبستگی در کل سازمان،مدیریت مشارکتی پایینترین میانگین را دارند و نشاندهندهء وضعیت نامطلوب در این حوزهها است.نتایج نشان داد که بین نظر پاسخگویان از لحاظ متغیر جنسیت،تحصیلات و سابقهء کار تفاوت چندانی وجود ندارد،ولی توزیع نظر پاسخگویان در متغیرهای مرتبهء علمی و محل دانشگاهی محل خدمت یکسان نیست،بهطوری که در متغیر مرتبهء علمی،بیشترین سرمایهء اجتماعی مربوط به استادان و کمترین مربوط به مربیان است.همچنین در متغیر واحد دانشگاهی محل خدمت،شهرستان و کرمان به ترتیب،بالاترین و پایینترین میزان سرمایهء اجتماعی را دارند.نتایج نشان داد که جو این دانشگاهها پیش نیاز اصلی را برای ایجاد و ارتقای سرمایهء اجتماعی ندارد و نقش آنها در این زمینه ضعیف است. براساس یافتههای حاصل از پرسشنامهء اول و دوم،شامل 5 بخش(فلسفه و اهداف، مبانی نظری،چهارچوب ادراکی،مراحل اجرایی،نظام ارزشیابی)تدوین گردید و سپس با استفاده از روش امید ریاضی با 0/96 اعتبار سنجی شد.هدف پژوهش حاضر بررسی نقش دانشگاه در ایجاد سرمایهء اجتماعی به منظور ارائهء الگویی برای ارتقای نظام آموزشی عالی کشور است و با روش توصیفی پیمایشی انجام گرفته است.جامعهء آماری این پژوهش اعضای هیأت علمی تمام وقت دانشگاههای آزاد استان کرمان در سال تحصیلی 88-87(620 نفر)بودند که 175 نفر به صورت نمونهگیری تصادفی طبقهای از بین آنها انتخاب شدند.ابزار مورد استفاده،دو پرسشنامهء محقق ساخته بود.از بررسی متون و پیشینهء پژوهش 54 متغیر و زیر مؤلفه استخراج شد و براساس آن،پرسشنامهء اونل برای تعیین وضع موجود سرمایهء اجتماعی
خلاصه ماشینی:
"نتایج نشان داد که مؤلفهء اصلی اعتماد و همبستگی از بالاترین میانگین و مؤلفهء مدیریت مشارکتی از کمترین میزان میانگین برخوردار است و زیر مؤلفههای تعهد و تعلق،میزان قدرت رهبری و مدیریت، خیرخواهی و دیگر خواهی برقراری ارتباط بین افراد دارای دانش با افراد نیازمند به دانش آنها،قابلیت دسترسی به افراد وگروههای مورد نیاز،بالاترین میانگین را دارند، ولی زیر مؤلفههای تجلیل و قدرشناسی،عدالت،جهتگیری بهسمت هدف جمعی، پرورش نوآوری و خلاقیت،همبستگی در کل سازمان،مدیریت مشارکتی پایینترین میانگین را دارند و نشاندهندهء وضعیت نامطلوب در این حوزهها است.
همچنین نتایج نشان داد که توزیع نظر پاسخگویان در متغیرهای جنسیت،تحصیلات و سابقهء کار یکسان است و تفاوت معناداری بین آنها دیده نمیشود،ولی این توزیع در میان متغیر مرتبهء علمی،دارای تفاوت معناداری است،بدین صورت که بیشترین سرمایهء اجتماعی مربوط به استاد تمام و کمترین مربوط به مربیان میباشد و نتیجه میگیریم که نظر پاسخگویان دربارهء سرمایهء اجتماعی،با افزایش رتبهء علمی آنان مساعدتر میشود.
افزایش عملکرد،بهرهوری،کیفیت ارائهء خدمات،آزادی عمل کارکنان،امکان رشد و کسب سود برای کارکنان،کاهش هزینههای سازمان،افزایش نوآوری و خلاقیت، ارتقای سازمانی همه از مزایای گروه در سازمان است،ولی نتایج پژوهش نشان میدهد که عملکرد دانشگاه در زمینهء مدیریت مشارکتی،انجام کار گروهی،جهتگیری بهسمت هدف جمعی،انجام فعالیت مشترک با همکاران و استفادهء مشترک از منافع و منابع ضعفیف است و برای برطرف کردن آنها باید اقدامات اساسی صورت گیرد."