چکیده:
نوشتار فوق در رابطه با شیوهها و بعضی از آداب جنگ در شمال ایران بهویژه در گیلان و مازندران است که به بحث و بررسی بعضی از روشهای آن در زمانهای مختلف پرداختیم.همچنین در رابطه با سازهایی که در هنگام جنگ کاربرد داشته و بعضی از اصطلاحاتی که در سدههای گذشته متداول بوده نیز یادی شده است. نتیجهای که در انتها نسبت به تمام شیوهها عنوان شده،شیوهی کمیننشینی چه در قبل و چه در بعد از اسلام بیشترین کاربرد را داشته است روش تحقیق این مقاله براساس مطالعات کتابخانهای بوده و چند مورد را هم برای درک بهتر با چند استاد مشورت نمودم.
خلاصه ماشینی:
"اما آئیننامههای جنگی باعث میشد تا نظریه با عمل توامان انجام گیرد و سردار یا فرمانده و سپاه در نبردهای مختلف بهترین بازده و کارآیی را داشته باشند که این آئیننامهها در زمانهای بعد،یعنی در زمان اسلام هم مورد استفاده قرار گرفته شد، چنانچه در کتاب قابوسنامهی امیر عنصر المعالی قابوس ابن وشمگیر از شاهزادگان آل زیار(214-574 هجری)1این کتاب را برای پسرش گیلانشاه نوشت،در باب بیستم، شیوهی کارزار و جنگ را تشریح نموده است2وی همچنین در باب چهل و یکم در آیین و رسم اسفهسالاری نکات بسیار مهم و دقیقی را عنوان نموده است.
2در این نوع جنگها یکی از شگردها که میتوان آن را روانشناسی جنگ نامید،این بود که به طریقی و با رندی خاص به گوش سرداران و سربازان دشمن میرساندند که چه اتفاقی افتاده و در پی آن شایعاتی دیگر براساس اطلاعات موجود،بر آن میافزودند که در نتیجه سربازان خصم به شدت روحیهی خود را از دست میدادند،با توجه به اینکه عامل ارتباطی و اطلاعات موجود بیرون از حوضه جنگ برای سربازان محصور در آن زندان تنیدهشده از جنگل،شریان حیاتی محسوب میشود و امیر مسعود و سردارانش براساس اخبار درست میتوانستند برنامهی جنگلی خود را برنامهریزی کنند که در آن زمان اخباری به گوش آنها میرسید که ساخته و پرداختهی مردم و سرداران مازندران بود و تمام راههای ارتباطی و اخباری به سوی امیر مسعود بسته شده بود."