Objective: This research evaluates the effectiveness of Dohsa-hou psycho-rehabilitation on social interaction in 7-15 year old children with cerebral palsy in Ghazvin.
Method: This research is quasiexperimental، pre-test and post-test designs with control group that for this purpose 20 children with cerebral palsy recognized eligible to participate in this study were randomly selected and divided into experimental and control groups. Pre-test was administered for both groups (social interaction questionnaire). The experimental group practiced Dohsa exercises three sessions a week for two weeks. No intervention was made for the control group. Then، post-test was administered for both groups. Dadkhah et al`s social interaction questionnaire (1998) was used.
Results: The results from covariance analysis indicated that Dohsa-hou psycho-rehabilitation was significantly effective on social interaction in children with cerebral palsy (p<0.01).
Conclusion: The study findings stress that through psychological methods and by making efforts in children with cerebral palsy، we can help to improve their social interaction.
خلاصه ماشینی:
نتیجهگیری:یافتههای این پژوهش نشان داد که با استفاده از روشهای روانشناختی و به کارگیری تلاش و اراده در کودکان فلج مغزی میتوتا به آنها در بهبود تعاملات اجتماعی کمک کرد،لذا میتوان به خانوادهها و دیگر مسئولین تعلیم وتربیت استثنایی،استفاده از این روش را جهت بهبود تعاملات اجتماعی این کودکان پیشنهاد کرد.
دادخواه(6831)نیز اثربخشی توانبخشی روانی دوسا را بر کودکان دارای معلولیت جسمی و ذهنی از لحاظ بالینی مورد بررسی قرار داد و گزارش کرد که این روش در بهبود بدنی کودکان مبتلا به فلج مغزی مؤثر بوده است.
به علت محدود بودن کودکان فلج مغزی با محدوده سنی 7 تا 51 سال و بهره هوشی 07 به بالا از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شد و این تعداد نیز به صورت تصادفی،به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند؛ سپس با مادران گروه آزمایش مصاحبه شد و اهداف پژوهش،تکنیک توانبخشی روانی دوساهو و پژوهشهای پیشین،برای آنها توضیح داده شد و مقاله دادخواه(6831)درباره دوساهو برای مطالعه،در اختیار خانوادههای علاقهمند قرار گرفت؛سپس با کسب رضایت اولیا هر گونه برنامه درمانی و فیزیوتراپی، برای مدت دو هفته قطع و تنها از دوساهو برای این کودکان استفاده شد.
در این پژوهش،به منظور بررسی تاثیر به کارگیری روش توانبخشی روانی دوساهو بر تعامل اجتماعی کودکان فلج مغزی از تحلیل کوواریانس استفاده شد.
با توجه به یافتههای این پژوهش که نشان داد استفاده از روشهای روانشناختی و به کارگیری تلاش و اراده در کودکان فلج مغزی در بهبود تعاملات اجتماعی آنها مؤثر بوده است،میتوان بیان کرد روش دوسا روشی مؤثر در توانبخشی افراد دارای اختلال جسمی و ذهنی است؛بنابراین میتوان به خانوادهها و دیگر مسئولین تعلیم و تربیت استثنایی،استفاده از این روش را جهت بهبود تعاملات اجتماعی این کودکان پیشنهاد کرد.