شعر ارامنه ترجمه: خاچیک خاپر هنریک ادویان (Henrik Edoyan) در انشعاب کوچه اين زماني است كه هيچ نامي ندارد، (گرهاي كه هيچ كس نتواند گشود).
ولي در بيرون بدون نشان و خانه گم كرده در حال گشت است.
منول میکویان (Manvel Mikoyan) لغت ها چيزي لازم نيست گفته شود؛ من تمام كلمات را گفتهام و لغتها دارند از معنيهاشان دور ميشوند و ممكن است كه خسته شوند؛ زورشان تمام شود، قهر كنند و براي هميشه ناپديد گردند و به ديدار ما نيايند؛ اگر هم زياد واجب باشند؛ زماني هم كه ضربانهاي تلفظهاشان به قعر قلب كسي نفوذ كنند.
چيزي لازم نيست گفته شود؛ زيرا كه در نگاهت، در چشمانت ميميرند لغتهاي وامانده من.
چيزي لازم نيست گفته شود.
وهيچ رفت ي ايست ندارد ولي موشكها فقط سعي ميكنند كه به سرعت لاكپشتها دست يابند.
مجموعه اشعار او در 1971 جايي براي او در فرهنگستان سوئد فراهم نمود.