چکیده:
مبحث ایمان مهمترین مبحث فکری در حوزه دین است. جریانات مختلف فکری در حوزه اسلام به این مسئله پرداخته، و آراء متنوعی پدید آوردهاند.صاحب تفسیر مواهبالرحمن، آیتالله سیدعبدالاعلی سبزواری، مستند به روایات پیامبر و ائمه معصومین ایمان را آمیزهای از تصدیق قلبی، اظهار زبانی و عمل با جوارح، و حقیقت ایمان را متشکل از همه این عناصر میدانسته، همچنین عمل را جزء حقیقت ایمان میداند. اما این نظر را نباید با نظر برخی متکلمان معتزلی و خوارج که عمل را داخل در ایمان میدانند یکی دانست؛ زیرا، ایشان افزون بر این، ایمان را امری تشکیکی و ذومراتب میدانند. در این معنا ایمان صرفا جنبه اجتماعی و حقوقی داشته، اطلاق ایمان بر تمام این مراتب بهطور حقیقی نیست؛ بلکه تنها مرتبه عمل به شریعت الهی، ایمان حقیقی است.
Religious belief has been known as the most important problem in religious studies. Therefore، various lines of thought have presented different ideas in the field. The author of Mawahib u-Rhman، seyyed Abdola`la Sabzevari، relying on the sayings of the Prophet and pure Imams، has defined belief as acceptance by hearth، expressing orally and acting by the parts of body. He، thus، knows action as a part of the essence of belief. However، his view differs with that of Moatazelite and Khavarej knowing action as a part of belief. The reason why is that he knows belief to be of gradation. By the meaning is meant social and legal aspects only and، therefore، one cannot call it belief in true meaning. On his view، true belief is found only in the level of lawful duties.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین دیدگاه، هرچند عقل میتواند وجود خداوند را درک کند، نفس این درک، «ایمان» نیست؛ بلکه ایمان فعل قلب و ماهیت آن تصدیق قلبی دانسته شده است (لطیفی و دیگران، 1381 الف: 142 ـ 141؛ دادبه، 1368: 2 / 654) نظریه دسته سوم لفظگرایانه (قولگرایانه) است.
ظاهرا منظور صاحب مواهبالرحمن، مضمون احادیث و روایاتی است که از پیامبر اسلام| و ائمه معصومین^ در این زمینه نقل شده است و در آنها ایمان «معرفة بالقلب و اقرار باللسان و عمل بالارکان» دانسته شده است (نهجالبلاغه، 1382: حکمت 227؛ حر عاملی، 1418: 440 ـ 438) به نظر میرسد با این تحلیل، نظر آیتالله سبزواری درباره ماهیت ایمان باید در دسته هفتم، یعنی دیدگاهی که ایمان را آمیزهای از تصدیق قلبی، اقرار زبانی و عمل جوارحی میدانند گنجاند.
اما بنا به نظر آیتالله سبزواری بهجای آنکه به این حداقل اکتفا کرده و آنگاه همراه و قرین شدن عمل با ایمان و تصریح دخالت عمل در ایمان در آیات و روایات را بر تأکید یا بایسته دانستن عمل برای ایمان حمل کنیم، (لطیفی و دیگران، 1381 ب: 111) با تفکیک ماهیت حقوقی و اجتماعی ایمان و ماهیت حقیقی آن، بهتر است اکتفا به حداقل تصدیق قلبی را حقیقت ایمان حقوقی و اجتماعی بدانیم تا توابع و لوازم منفی حقوقی و اجتماعی را نداشته باشد.
هرچند، دیدگاه ایشان در باب ایمان در کنار نظریههایی گنجانده میشود که ایمان را آمیزهای از تصدیق قلبی، اقرار زبانی و عمل جوارحی میدانند و بهدنبال آن عمل جزء ایمان میگردد، تحلیل دقیقتر این نظریه نشان میدهد که به تمامه در دسته مزبور نگنجیده، مقابل آراء دیگر نیز قرار نمیگیرد."