خلاصه ماشینی:
"معذلک هنوز در برنامههای تحقیقاتی دهۀ هشتاد میلادی کشورهای غرب-بویژه برای دانشگاهها و مؤسسات علمی نظیر انستیتو پاستور- میبینیم که تلاش بسیاری برای«پل زدن» میان علم و تکنولوژی صورت میگیرد، (در فصل پایانی به نمونههایی چند از سیاستهای ایجاد ارتباط میان فضای علمی و محیط تکنولوژیک اشاره خواهیم کرد).
بنابراین میتوان کشورهای صنعتی را به عنوان کشورهای دارای پایه علمی و تکنولوژی «درونزا»و کشورهای در حال توسعه را دارای پایه علمی و تکنولوژیکی«برونزا» توصیف کرد6،چرا که در کشورهای صنعتی بویژه غرب مراکز تحقیقات علمی بنیادین،چون دانشگاهها به تناسب دور شدن از انزوا و رها ساختن گرایش مفرط به پژوهشهای صرفا بنیادین،تلاش کردهاند تا با مراکز تولیدی و تکنولوژیک ارتباط برقرار سازند و حتی برخی از مراکز پژوهشی،چون انستیتو پاستور،ضمن برقراری ارتباط منظم با محیطهای علمی- تکنولوژیک،از طریق قرارداد پژوهشی با لابراتورهای دانشگاهی و با صنایع،خود دارای دو شاخۀ بزرگ در زمینۀ پژوهشهای بنیادین به طور مشخص در ارتباط با بیولوژی و پژوهشهای کاربردی با کمک انستیتو پاستور تولید میباشد.
گفتار سوم:شیوۀ عملکرد و طرح مسائل در برخی از گزارشها8مشاهده میشود که در بررسی«عوامل تکنولوژیک محیطی»،تحلیل،مسئلهیابی و ارائه پیشنهادها حول محور«ابزار و امکانات»درونی سازمان مربوط برپا شده است و حال آنکه در بحث محیط تکنولوژیک ما صحبت از عواملی میکنیم «فراسازمانی»که برفرآیند تصمیمات درونی سازمان اثر میگذارند و تلاش سازمان مورد بحث-که در وضعیت کنونی دانشگاه میباشد-باید بگونهای باشد که ضمن استفاده از نقاط قوت درونی و فرصتهای بیرونی برتنگناهای تکنولوژیک فائق آید.
مسئلۀ 2-به نظر میرسد که در اغلب دانشگاهها و مؤسسات آموزشی و پژوهشی دیگر هیچ گونه استراتژی مشخصی برای پیشبرد فعالیتهای مربوط به ارتباط با محیط تکنولوژیک و علمی وجود ندارد،از این روی بیشتر حرکتها «تجربهگرایانه»و خود بخودی بوده و عمدتا به حرکت عوامل محیطی وابستگی داشته است."