چکیده:
کلام سیاسی از جمله حوزههای مطالعات سیاسی به شمار میرود که در صدد بررسی، تبیین و دفاع از آموزههای سیاسی دینی است. کلام سیاسی خود شاخهای از علم کلام شمرده میشود و از این رو تابع ویژگیها و خصایص علم کلام است. هر چند مباحث کلام سیاسی در لابهلای مباحث گوناگون کلامی در طول تاریخ علم کلام مطرح و دنبال شده، پیگیری این مباحث به صورت منسجم و در قالب یک حوزه مطالعاتی، نسبتا جدید است. ضرورتهای مختلفی که در متن پژوهش بررسی شدهاند، پیگیری آنها را در قالب یک حوزه مطالعاتی مستقل ضرور میسازد. بر این اساس، کلام سیاسی همانند فقه سیاسی است که به رغم داشتن پیشینه اجمالی در حال شکلگیری و تکامل یکی از حوزههای مطالعاتی در اندیشه سیاسی اسلام است. در این نوشتار به چیستی، تعریف، روش، ضرورت، مسائل و برخی موضوعات دیگر که کلیات کلام سیاسی را تشکیل میدهد، پرداخته شده است. بدیهی است که این حوزه هنوز در مراحل شکلگیری خود قرار دارد، و این پژوهش از جمله نخستین گامها در راه پیشبرد این حوزه مطالعاتی است، که توجه صاحبنظران، بهویژه متولیان و مسؤولان محترم حوزه و دانشگاه میتواند سبب تکامل هر چه بیشتر این حوزه مطالعاتی شود.
خلاصه ماشینی:
"دلیل این امر را میتوان دیدگاه اهل سنت به مسأله امامت و رهبری اساسی جامعه دانست که آن را امری فقهی و فرعی میدانند و مباحث امامت را در کتابهای کلامی خویش صرفا از باب دفع شبهات و ادعاهای متکلمان شیعی طرح و بررسی میکنند؛(25) البته میان اهل سنت نیز چنان که خواجه نصیرالدین طوسی در قواعد العقائد(26) در احصای آزاد مربوط به بحث امامت مطرح کرده است، کلام معتزله زمینههای بیشتری را از کلام اشعری و اهل حدیث در طرح و پیگیری مباحث سیاسی دارا است.
هر چند، بعدها به دلیل برتری اندیشههای روشنگری و جدایی دین و سیاست، در عمل، زمینه مباحث کلام سیاسی در مسیحیت از رونق افتاد، در قرن بیستم به تدریج با ظهور جریانهای فکری که در صدد بازنگری در این روند و تجدید آرمانهای سیاسی در مسیحیت بودند، الاهیات رونق بیشتری یافت؛(31) از این رو به تبع مباحث غرب، بحث قلمرو دین و نسبت دین و سیاست، انتظار بشر از دین، خود بسندگی عقل بشری در اداره امور این جهانی و بسیاری از مسائل دیگر نیز به تدریج در جهان اسلام مطرح شدند که سبب میشد تا از طریق مباحث کلامی سیاسی، پاسخهای دینی به این مسائل کشف و استخراج، وتبیین و استدلال شوند و در برابر مکاتب مسلط غربی از آنها دفاع لازم صورت پذیرد؛ از این رو عصر جدید به همراه خود مسائل جدیدی را نیز برای متکلمان مطرح میساخت که مایه مباحث کلام سیاسی قرار میگیرد و از این جهت افزون بر مباحث سنتی سیاسی در علم کلام، عرصه های جدیدی را از مسائل سیاسی در علم کلام میتوان مشاهده کرد."