خلاصه ماشینی:
"با این همه باید یادآور شد که ارتش نقش فعالی در رویددادهای سیاسی که از چند سال پیش تاکنون روسیه را تکان داده بازی نکرده است.
آیا باور دارید که در آیندهای نسبتا نزدیک،ارتش بتواند بر جریان رویدادهای سیاسی در روسیه اثر بگذارد؟ چنانچه کشورتان در وضعی کاملا درهم و برهمم و آشفته فرو رود،ارتش چه واکنشی نشان خواهد داد؟ ژنرال Klokotov :نیروهایی که امروزه برای ایجاد آشوب و آشفتگی در کارند،پیشاپیش برای خنثی کردن ارتش نیز تدابیری اندیشیدهاند.
س:به جای این اندیشه که با حل مسایل مناطق«پیرامونی»میتوان به حل مسایل«مرکز»پرداخت،آیا بهتر نیست بیندیشیم که چنانچه وضع در مرکز سامان یابد،یعنی هنگامی که روسیه به صورت مدل و نمونهای پرجاذبه و گیرا برای جمهوریهایی که امروزه خواستار جدایی هستند درآید،مسائل مناطق پیرامونی نیز حل خواهد شد؟ ژنرال Klokotov :هم اکنون من این نکته مهم را،با گفتن اینکه ابتکار عمل باید از سوی قدرت سیاسی باشد،یاد آور شدم بدبختانه،دولت روسیه در حال حاضر بر تکرار همان خطاهای گورباچف پافشاری میکند،آن هم در شرایطی وخیمتر.
س:در این آکادمی درسهایی که از جنگ افغانستان گرفته شده چیست؟ آیا این جنگ از دید نظامی باخته شده یا از دید سیاسی؟آیا درست است گفته شود که این جنگ برای شوروی پیشین مانند جنگ ویتنام برای آمریکا بوده است؟ ژنرال Pistcher :جنگ افغانستان همواره دارای ویژگی شدیدا سیاسی بود.
فقط باید چشم به راه بود که شهرداری مسکو هم درخواست استقلال کند!اگر چنین سناریویی پیش آید،چه بر بوریس یلتسین خواهد گذشت؟اکنون،او بر آن است که کلیه گرایشهای لیبرال را گرد هم آورد و این امر،کار نیروهایی را که خواهان از هم پاشیدگی روسیهاند،آسان میکند."