چکیده:
چکیده مقاله پیش رو رابطۀ کیفرگرایی و افکار عمومی را ضمن تشریح مفاهیم «افکار عمومی» و «کیفرگرایی» مورد بررسی قرار می دهد و تأثیر افکار عمومی بر گرایش به کیفر را با تمرکز بر متغیرهای فردی مانند سن، جنس، ترس از جرم و باورهای اجتماعی از سویی و تفاوت جوامع در سطح کلان از سوی دیگر تحلیل میکند. نتایج تحقیقات نشان میدهد که علت عمده تفاوت میزان کیفرگرایی در افراد، توانایی فرد در همزادپنداری با مجرمان و چگونگی آن است. در سطح کلان، تفاوت عمده در میزان کیفرگرایی ملل مختلف، به میزان ترس از جرم، حضور موضوعات جرم و عدالت در مبارزات انتخاباتی و نحوه پوشش رسانهای جرایم بستگی دارد. افزون بر این، نتایج نشان میدهد که کیفرگرایی، نه یک مقوله ساده و بسیط، بلکه پیچیده و چند بعدی است و تا حدی تحت تاثیر ابزارهای جمع آوری دادهها و شیوۀ انجام پیمایش افکار عمومی نیز قرار دارد. بیان این نکته نیز ضروری است که اگر کیفردهی و به عنوان یک مسئله در سطوح بالایی مورد توجه مردم قرار نگرفته باشد و یا برای آنان موضوعی اهمیت دار تلقی نشود، افکار عمومی به معنای دقیق و صحیح در اطراف آن نمی تواند شکل بگیرد.
خلاصه ماشینی:
"حال جای طرح این پرسش است که آیا باید دیدگاه کسترن را پذیرفت که معتقداست سنتهای کیفردهی،تاثیری بر میزان کیفرگرایی به جای نمینهد و یا بر این باوربود که این سنن و رویهها،بر افکار عمومی تاثیر ماندگاری دارند؟نویسنده در پاسخ بهسوال فوق این احتمال را ترجیح میدهد که بین حبس و اعدام در این زمینهتفاوتهایی باید وجود داشته باشد.
در جهت سنجش افکار عمومی در ارتباط با یک کیفر خاص مثل کیفر مرگ،گاهی بهطور کلی سوال میشود که آیا با کیفر مرگ موافقید؟گاهی نیز سوالات،درارتباط با جرایم خاص مطرح میشود:مثلا سوال میشود که آیا با کیفر مرگ برای قتلموافقید؟پژوهشهای صورت گرفته نشان از آن دارد که پاسخها در برابر سوال دوممتفاوت است.
درست است که متغیرهای جنسیت،سن،تحصیلات و ترس ازجرم به عنوان متغیرهای فردی میتوانند به تبیین تفاوتها در کیفرگرایی به ما کمککنند،ولی از آنجا که افراد در فرهنگها و جوامع مختلف تحت تأثیر عوامل گوناگونیرشد میکنند و جامعهپذیر میشوند،نمیتوان نتایج تحقیقات در یک جامعه را بدونانجام پژوهش و پیمایش متناظر به دیگر کشورها نیز سرایت داد.
در سطح باورهاینژادی،سیاسی،مذهبی و سبک اسناد نیز دیدگاه اونور و کولن را درستتر و قابلقبولتر یافتیم که معتقدند میتوان تفاوتهای فردی در کیفرگرایی را با ارجاع به تواناییفرد برای همزادپنداری با مجرم تبیین کرد؛داشتن چنین توانایی،به فرد این امکان رامیدهد که خود را به جای مجرم قرار داده و از منظر او به قضیه نگاه کند و در این صورت میزان کیفرگرایی در فرد کاهش خواهد یافت."