چکیده:
این مقاله به رابطه حقوق تأمین اجتماعی و حقوق مدنی میپردازد و توضیح میدهد که این دو رشته از حقوق با وجود تقابل در مبانی نظری مکمل یکدیگرند به نحوی که حقوق تأمین اجتماعی در مواردی که قواعد حقوق مدنی کارکردهای اجتماعی خود را از دست داده است به کمک آن آمده است. از سوی دیگر حقوق مدنی رشته مادر حقوق است و حقوق تأمین اجتماعی به مفاهیم حقوق مدنی نظر دارد و از آن تبعیت میکند.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به ماده 58 همان قانون افراد خانواده بیمه شده که از خدمات درمانی سازمان استفاده میکنند عبارتند از: 1- همسر بیمه شده 2- شوهر بیمه شده در صورتی که معاش او توسط بیمه شده زن تأمین میشود و سن او از شصت سال متجاوز باشد یا طبق نظر کمیسیون پزشکی موضوع ماده 91 قانون از کار افتاده شناخته شود 3- فرزندان بیمه شده با شرایط مقرر در قانون 4- پدر و مادر تحت تکفل بیمه شده مشروط به داشتن شرط سنی خاص و یا از کارافتادگی ماده 72 قانون تأمیناجتماعی در مورد برخورداری از مستمری از کارافتادگی حکم مشابهی دارد.
همچنین اقارب در قانون مدنی در هر سنی که باشند بشرط آنکه ندار باشند و نتوانند بوسیله اشتغال به شغلی وسایل معیشت خود را فراهم سازند از انفاق خویشاوندان خود برخوردار خواهند بود، در حالیکه در قانون تامین اجتماعی انفاق به فرزندان ذکور منوط به آن است که سن آنها کمتر از هجده سال تمام باشد (مگر اینکه در یکی از موسسات رسمی به تحصیل اشتغال داشته باشند) پدر و مادر و شوهر بیمه شده نیز در صورتی برخوردار از مزایای قانونی خواهند بود که پیر و یا از کارافتاده باشند.
طفل طبیعی براساس ماده 884 قانون مدنی از پدر، مادر و اقوام آنها ارث نمیبرد ولی آیا میتوان با توجه به تباین مفهومی ارث و مستمری بازماندگان ، به برخورداری او از مزایای اجتماعی (به تبع پدر یا مادر طبیعی) قائل شد؟ از آنجا که قانون تامین اجتماعی از فرزند سخن گفته و طفل طبیعی نه فرزند پدر و مادر خود است و نه در حکم فرزند اعلام شده است و از طرف دیگر نظم عمومی نیز مانع بزرگی برای پذیرش این امر محسوب میشود، درکشور ما طفل طبیعی، عضو خانواده و از بازماندگان بیمه شده به حساب نمیآید."