تبیین دوگانگی تصورات قالبی جنسیتی از نظر دانشمندان دانشگاه یزد مقاله

طرح مسئله: نگرش های مبتنی بر جنسیت اغلب یک اجماع اجتماعی رابر سرچگونگی اعمال، رفتارها ونقش های جنسیتی، بدون توجه به تفاوت های فردی نشان می دهند.چنین ساختاری می تواند از عوامل تقویت کننده نابرابری های جنسیتی به شمار آید. این پژوهش با هدف تبیین نوع تصورات قالبی منسوب به زنان و مردان، به مطالعه برخی ازویژگی ها ومشاغل کلیشه ای رایج در این زمینه از منظر دانشجویان می پردازد. روش: این پژوهش به روش پیمایشی صورت گرفته است .جامعه آماری را دانشجویان دانشگاه یزد تشکیل می دهند که از بین آن ها با استفاده از فرمول کوکران، 289 نفر به عنوان حجم نمونه برگزیده شدند. یافته ها: کلیشه های پسران بیشتر ناظر بر قدرت، عقلانیت، استقلال، خشونت و مشاغل ابزاری و مدیریتی است، در حالی که کلیشه های جنسیتی دختران اشاره به عطوفت، تاثیر پذیری، وابستگی وگرایش به مشاغل خدماتی در بین آن ها دارد. نتایج: نگرش های دانشجویان حاکی از اظهار نوعی دوگانگی در باورهای جنسیتی و پذیرش تفاوت های بین دوجنس مشابه تصورات رایج درجامعه از جانب آن هاست که می توان برای آن ها هم ریشه های زیستی و هم زمینه های اجتماعی و روانی قائل شد.

"در همین زمینه بلانت )tnuolB( معتقد است:«محتوای کتاب‌های درسی ابتدایی مدارس ایرلند،درون یک بافت قدرت(کلاس درس)ارائه می‌شوند و در راستای تقویت کلیشه‌های زنانه و مردانه است،به طوری که مردان همواره مبارز و هوشمند و در موقعیت قدرت و مشاغل مختلف مشاهده می‌شوند در حالی که زنان وابسته و منفعل و بیش‌تر در نقش مادری و موقعیت مراقبت از فرزندان دیده می‌شود. این مقاله با هدف شناسایی نوع نگرش‌ها و تصورات قالبی منسوب به زنان و مردان،ضمن توصیف و تحلیل برخی از صفات کلیشه‌ای رایج در این زمینه،باورهای جنسیتی دانشجویان را مورد بررسی قرار می‌دهد روش مورد استفاده پیمایش و گردآوری اطلاعات از طریق پرسش‌نامه بوده است،جامعۀ آماری را دانشجویان دانشگاه یزد تشکیل می‌دهد که از بین آن‌ها 289 نفر به عنوان نمونه به روش تصادفی ساده برگزیده شدند. ارائۀ دلایل زیستی و بیولوژیکی برای تفاوت‌های فوق مبنی بر ذاتی بودن آن‌ها تا حدی قابل قبول و منطقی به نظر می‌رسد،اما تفاوت‌های بر پایه‌های جنسیتی از جایی نشأت می‌گیرند که نگرش نسبت به توانایی‌های فوق در محیطها و افراد مختلف جامعه انعطاف خود را از دست داده و در سایر حوزه‌های زندگی اجتماعی به صورت کلیشه‌ها و قواعد تخطی‌ناپذیر درآید. در مورد خلاقیت نیز«محققان بر این باورند که علت این‌که مردان به سطوح بالاتری از خلاقیت دست می‌یابند ربطی به توانایی بالاتر آن‌ها ندارد،بلکه این تفاوت در دسترسی بیش‌تر مردان به آموزش و تشویق‌های اجتماعی والدین بستگی دارد،در حالی که دختران با عدم پذیرش روبرو هستند»خسروی(1382:59)البته برخی ویژگی‌ها و صفات نیز وجود دارد که از نظر محققین تنها جنبۀ ژنتیکی و بیولوژیکی دارد،مفهوم غریزۀ مادری که با عاطفه و احساس همراه است و شامل تربیت و پرورش فرزندان است،زیربنای زیستی دارد و این صفت کم‌تر تحت تأثیر عوامل محیطی قرار می‌گیرد."