خلاصه ماشینی:
"برای مثال یک کار هنری مثل اثر معروف روز عاشورا از استاد فرشچیان ابتدا در مرتبهی اسمائی ظهور میکند زیرا این هنرمند دارای صفاتی وجودی مثل علم، رحمت و عدالت است و این اسماء نسبت به واقعهی کربلا و عاشورا عکسالعمل نشان داده و در مرتبهی اسمائی هنرمند حسی به وجود میآورند که موجب ظهور وجود در مرتبهی پایینتر یعنی مرتبهی عقلی میشود و هنرمند تصمیم میگیرد که مظلومیت اهل بیت عصمت را به تصویر بکشد.
نکتهی دیگر این که هر مرتبهی طولی باید مرتبهای بالاتر از خود داشته باشد اما لازم نیست هر مرتبهی پایینتر به طور مستقیم از بالاترین مرتبه تنزل کرده باشد و برای مثال،لزومی ندارد آنچه انسان اختراع میکند دارای مرتبهی عقلی یا الهی باشد.
برای مثال،آنچه این انسان یا حیوان میسازد،ابتدا در قوهی تخیل وجود مییابد و سپس به واسطهی حرکاتی که توسط بدن انجام میشود،در عالم ماده ظهور میکند و حتی خود بدن و حرکات آن،ظهوری از مرتبهی خیال و تحت سیطرهی آن هستند.
بنابر این،انسان دارای مرتبهای بالاتر از عالم مادی است که محل وجود صور خیالی است و آن را«خیال مقید» مینامند،اما علاوه بر آن دارای«قوهی تخیل»نیز هست، به همان معنایی که در حکمت مشاء گفته شد-یعنی قوهای که صور حسی را تجزیه یا ترکیب میکند و صور جدیدی میسازد.
از تجرد قوهی خیال و صور موجود در آن میتوان پی برد که باید مرتبهای از مراتب وجود بین مرتبهی عالم ماده و مرتبهی عالم عقل باشد تا این قوه و این صور خیالی در آن مرتبه قرار گیرند."