چکیده:
چکیده بحث عدل و عدالت در همه ی زمان ها و مکان ها ارزشمند است. آنچه که از مفهوم عدالت به ذهن متبادرمی شود چیزی جزحسن وزیبایی نیست. در راس همه ی عدالت ها، عدل الهی است، به این معنی که پروردگار، فعلی بر خلاف عدالت انجام نداده و در حق بندگان خود ظلم نمی نماید. خداوند عادل، انبیای خود را برای بسط عدالت فرستاده و درآیات قرآن انسان ها را نیزبه رعایت عدالت در همه ی امور دعوت نموده است که این به معنای عدالت بشری می باشد. عدالت بشری خود به دو قسم تقسیم می شود: عدالت فردی و عدالت اجتماعی. افراد ابتدا باید عدالت را درون خود ایجاد کنند؛ بدین صورت که با حاکم کردن قوه ی عقل بر سایرقوای نفس، آنها را متعادل و متوازن نمایند [عدالت فردی]. و پس از آن درصدد اجرای عدالت در اجتماع باشند [عدالت اجتماعی]. در این مقاله اقسام عدالت بشری مورد نظر است. مقاله ی حاضر بر آن است که عدالت فردی و اجتماعی را بررسی نماید. این سوال مطرح می شود که چه رابطه ای بین عدالت فردی و اجتماعی وجود دارد؟ حضرت امام(ره) عدالت فردی و تقوا را شرط تحقق عدالت اجتماعی می دانند. در پاسخ به سوال و برای ورود به بحث، ابتدا به جایگاه عدالت در قرآن و سپس به اهمیت آن در روایات پرداخته شده است. پس از آن به تعریف مفهوم عدالت پرداخته وچندتعریف از آن ارائه شده و در ادامه عدالت بشری را ذیل دو عنوان، عدالت فردی و عدالت اجتماعی بررسی نموده ایم. امام خمینی (ره) و سایرعلمای اخلاق، ایجاد عدالت بین قوای نفس راکه منجر به عادل بودن فرد می شود، به عنوان شرط و زمینه برای اجرای عدالت در دیگران و در جامعه می دانند. امام (ره) معتقدندکه انسان ابتدا باید درگفتار و کردار خود عدالت داشته باشد و سپس درصدد اجرای عدالت برای دیگران باشد.
خلاصه ماشینی:
امام خميني (ره) و سايرعلماي اخلاق، ايجاد عدالت بين قواي نفس راکه منجر به عادل بودن فرد ميشود، به عنوان شرط و زمينه براي اجراي عدالت در ديگران و در جامعه ميدانند.
اجراي اين عدالت به دو شکل است: الف) اين که فرد بتواند عدالت را بين قواي خود برقرار کرده و اجازه ندهد که يکي بر ديگري غلبه نمايد که از آن به عدالت فردي تعبير ميشود.
خداوند نه تنها خود عادل است و نسبت به تمام بندگان خود با عدالت رفتار مينمايد، بلکه براي اجراي عدالت وگسترده شدن عدل در سراسر هستي و در بين انسانها پيامبران را با دلايل روشن و کتاب نازل فرموده است تا به بر قراري عدل در جامعه بپردازند.
اين فرمايش رسول خدا ( نشانگر اهميت فراوان عدالت و ارزشمندتر و والاتر بودن مقام عادل نسبت به عابد و زاهدي است که سالها به عبادت پرداخته است؛ زيرا فرد عادل با عدل خود مانع ضايع شدن حقوق ديگران به ويژه مظلومان ميشود و به هنگام داوري جانب حق را گرفته و به کسي ستم نميکند و هرکس به آنچه که حق اوست دست پيدا ميکند.
از آن جمله اين است که براي اين که افراد جامعه بهتر به سعادت خود برسند بايد حقوق و اولويّت ها رعايت شود و اين است مفهوم عدالت بشري که وجدان هر فرد آن را تأييد ميکند و نقطهي مقابلش راکه ظلم ناميده ميشود محکوم ميسازد.
بنابراين، انسان بايد قواي نفس خود را اصلاح نمايد و منظور اين است که در استفاده از آنها به درستي عمل کرده و عدالت و اعتدال را رعايت کند.