چکیده:
در مورد این که چه چیز به یک فعل ،ارزش اخلاقی - مثبت یا منفی می دهد مبانی مختلفی وجود دارد.علامه سید محمد حسین طباطبای (ره)از فیلسوفان مسلمان معاصری است که در این مورد بیش از همه حکمای مسلمان دیگر در این باره بحث کرده است.
علامه در مورد این که ارزش اخلاقی چیست؟ خاستگاه خوب و بدهای اخلاقی کدام است؟قضایای اخلاقی چگونه قضایایی است؟و بین قضایای مربوط به واقع و فضایای مربوط به اخلاق چه تفاوتی دارد؟نظر واحدی ندارد.ایشان گاه فعل را فی نفسه دارای ارزش مثبت یا منفی می داند،گاه خود فعل را دارای ارزش ندانسته بلکه فعل را به اعتبار اثار و نتایج دنیوی اخروی یا معنوی ان دارای ارزش می داند و گاه ارزش فعل را به این می داند که فرد ان را به نیت کسب تعالی و فضیلت انسانی انجام دهد.
روش بحث ایشان در این مورد گاه برون دینی و عقلی و گاه درون دینی مبتنی بر قران کریم است به گونه ای که از مجموع نوشته ها و بحث های ایشان پنج نظریه ی اخلاقی متفاوت می توان استخراج و هر کدام را در زمان و یا شرایطی مطرح نمود.
تلاش این مقاله مصروف این است تا این مبانی،از نقطه نظر علامه ی طباطبایی در مرحله ی اول گزارش شود تا نظریه ی ایشان وضوح و تمایز پیدا کند و در مرحله ی دوم با تجزیه و تحلیل ان مبانی پیش فرض ها و لوازم اقوال ایشان کشف و در مرحله ی نهایی پیش فرض ها و لوازم ان نظریه ها نقد شود.
خلاصه ماشینی:
را که مربوط به أنبيا و پيامبراسلام(است، آداب ناميده است؟ از سوي ديگر، ايشان روشن نساختهاند که اگر ادب خود نوعي فضيلت اخلاقي است که مورد تأييد عقلاست چرا ايشان ادب را غير از اخلاق دانستهاست؟ مطلق يا نسبي بودن اخلاق از نظر علّامه طباطبايي آداب نسبي هستند، ولي اخلاق حداقل در اصول مطلق است؛ چون بر مبناي فوق، حسن و قبح افعال و فضيلت و رذيلت اخلاقي به وسيلهي عقل قابل کشف قطعي است.
3- تفاوتهاي تاريخي و جغرافيايي نسبت دين و اخلاق علّامه طباطبايي بين دين و اخلاق از نظر مبنايي اتحّاد برقرارکرده است و اظهاری دارد که اسلام سفارش به پيروي از عقل نموده و اخلاق را نيز مبتني بر عقل دانسته است، بنابراين، دین واخلاق، هر دو، انسان را به يک راه ميبرند: اسلام مردم را به پيروى از عقل سفارش نموده و از چيزى كه سلامت و حكمرانىِ آن را مختل سازد و باعث رفتارهاي غير اخلاقي شود، نهى فرموده است.
حال سؤال اين است که آيا به نظر ايشان، دين در نظر دارد با مطرح کردن مسلک اخلاقي خود، جانشين اخلاق بشري شود و دنيا و آخرت بشر را با راه خود اصلاح کند؟ در صورت پذيرش اين احتمال، علّامه قايل به همان نظريهي سابقه دار در بين معتقدين به دين شده است که خوب و بد اخلاقي را امر و نهي خداوند تعيين ميکند.