Abstract:
مدیران رسانهای، در شرایط بحرانی الگوهای ذهنی متفاوتی دارند که این الگوها پایه نگرش آنها برای تصمیمگیری در نحوة اطلاعرسانیها است. این مطالعه با بهرهگیری از روش کیو، در پی پاسخ به این سؤال است که مدیران رسانهای برای اطلاعرسانی در بحرانها چه نوع الگوهای ذهنی دارند؟ گردآوری فضای گفتمان در روش کیو، با اجرای سه فاز مرور حوزة پژوهش، مرور سیستماتیک و منابع فردی (مصاحبه) درنهایت منجر به 85 گزاره طبق نظر گروه اسمی، به عنوان نمونه کیو شد. ثبت مرتبسازی نمونة کیو را، 60 نفر از مدیران رسانهای، به عنوان نمونة مشارکتکنندگان در دسترس، در نرم افزار Flash-Q و در قالب نموداری با طیف لیکرت 8 ـ تا 8+ اجرا کردند و با ورود دادهها در نرمافزار SPSS و ایجاد Q data set, data matrix تحلیل دادهها انجام شد. درنهایت، سه الگوی ذهنی شناسایی شد: 1. الگوی ذهنی مدیران مهارتمحور حامی تأثیر رسانههای اجتماعی در بحران؛ 2. الگوی ذهنی مدیران روابطعمومیمحور حامی مهندسی اطلاعرسانی در بحران؛ 3. الگوی ذهنی مدیران دانشمحور منتقد سطحینگری در اطلاعرسانی در بحران. تقویت الگوهای ذهنی قویتر و یا اصلاح الگوهای ذهنی ناکارآمد در سازمانهای رسانهای، مستلزم اصلاح سیستمهای مدیریتی، طراحی نظام جامع مدیریت بحران و استفاده از مشاوران تخصصی در مدیریت رسانهها است.
Media managers, in critical situations, have different mental patterns, which are the basis of their attitude for making decisions on how to inform people. This study, using the Q method, seeks to answer the question, what kind of mental patterns do media managers have for providing information in crises time? Data analysis was done by collecting the discourse space in the Q method and implementing three phases of research namely domain review, systematic review and individual sources (interview), resulted in 85 propositions according to the opinion of the nominal group, as a sample of Q, 60 people of media managers, as a sample of available participants, performed the sorting of the Q sample in the Flash-Q software and in the form of a diagram with a Likert scale of -8 to +8, and by entering the data in the SPSS software and creating a Q data matrix and Q data set. Finally, the following three mental models were identified: 1. The mental model of skill-oriented managers supporting the effect of social media in crisis; 2. The mental model of public relations -oriented managers who support information engineering in crisis; 3. The mental model of knowledge-oriented managers who are critical of superficiality in crisis communication. Strengthening stronger mental patterns or correcting inefficient mental patterns in media organizations requires reforming management systems, designing a comprehensive crisis management system, and using expert consultants in media management.
Machine summary:
اين مطالعه با بهرهگيري از روش کيو، در پی پاسخ به اين سؤال است که مديران رسانهاي برای اطلاعرساني در بحرانها چه نوع الگوهاي ذهني دارند؟ گردآوري فضاي گفتمان در روش کيو، با اجراي سه فاز مرور حوزة پژوهش، مرور سيستماتيک و منابع فردي (مصاحبه) درنهایت منجر به 85 گزاره طبق نظر گروه اسمي، به عنوان نمونه کيو شد.
اهميت اين موضوع، با توجه به تنوع سازمانها و گستردگي انواع بحرانها و خاص بودن سازمانهاي رسانهاي، به دليل تأثیرگذاري گسترده بر سطح جامعه و Murphy افکار عمومي و نياز به آگاهي محققان حوزة مطالعات رسانه، بيشازپيش بايد مورد توجه قرار گيرد؛ بنابراين، ضروري است با رويکردي علمي این موضوع بررسي شود.
پيشينة تحقيق با توجه به موضوع این پژوهش، یعنی شناسايي الگوهاي ذهني مديران رسانهای، پيرامون اطلاعرساني در بحرانها و روش مورد استفادة آن، یعنی روششناسی کیو 1 ، ضمن بررسی موضوع، مطالعة مشابهی یافت نشد؛ اما به مطالعههایی که از لحاظ موضوعی مشابه و مرتبط با این حوزه بود و در تشکیل فضای گفتمان 2 از آنها استفاده شده، میتوان به این مطالعهها اشاره کرد.
پژوهشگران، بر مبناي دو روش تحقيق پيمايشي و تحليل محتوا، در جستوجوي پاسخ اين پرسش هستند كه مدل مطلوب مديريت تحريرية سازمان رسانه در بحران، تابع چه الزامهایی است و چگونه بايد اجرا شود؟ بر اساس يافتة آماري تحقيق، این نكات در طراحي مدل مطلوب مديريت فرایند توليد خبر، هنگام بحران مورد توجه قرار ميگیرد: 1.
بحث و نتيجهگيري اين پژوهش، نخستین پژوهشي است که با روش کيو الگوهاي ذهني مديران رسانهای را، در زمینة تصمیمگیری و اطلاعرساني در بحرانها مورد بررسي قرار داده است.