چکیده:
طی حیات قضائی دیوان دادگستری بینالمللی، دولت ایران دو بار به عنوان خوانده طرف دعاوی دولتهای انگلستان و امریکا در دیوان قرار گرفته و در دو پرونده به اقامه دعوی علیه امریکا مبادرت ورزیده است. زاویه نگاه ایران به دیوان دادگستری بینالمللی در این دعاوی قابل تأمل و بررسی میباشد.
خلاصه ماشینی:
طرح دعاوی بی شماری از سوی شرکت های امریکایی و اروپایی در دادگاه های امریکا و اروپا، طرح قضیه موسوم به قضیه گروگان گیری در دیوان دادگستری بین المللی و تشکیل دیوان داوری دعاوی ایران ایالات متحده ، که عهده دار رسیدگی به صدها دعوای مهم تجاری و بین المللی گردید، از این قسم است .
اما، ایران از سال ١٩٢٣ میلادی دارای اعلامیه ای معتبر در چارچوب شرط اختیاری ٥ بود که بعدا در قضیه شرکت نفت ایران و انگلیس مستند طرح دعوی از سوی دولت انگلیس در دیوان دادگستری بین المللی قرار گرفت .
١٣ با عنایت به اهمیتی که موضع ایران از حیث حقوقی می توانست داشته باشد، دیوان یادآور شد که اختلافات حقوقی بین دولت ها عمدتا چارچوبی سیاسی دارند و اغلب یک دعوی حقوقی بخشی از یک اختلاف وسیعتر سیاسی است ، اما این موجب نمی شود که دیوان از رسیدگی به دعوی حقوقی و اتخاذ تصمیم نسبت به آن خودداری نماید.
شاید بشود طرح دعاوی ایرباس و سکوهای نفتی از سوی ایران علیه ایالات متحده را نیز از همین زاویه ارزیابی کرد، اقدامی که فی نفسه از حیث توجه به موازین و اهرم های حقوقی در پیشبرد مقاصد سیاسی ، به شرط پای بندی به همه لوازم حل مسالمت آمیز اختلافات ، درخور تأیید است .
این توجه به معاهده مودت متعاقبا حفظ شده و در قضیه سکوهای نفتی به عنوان تنها مستند صلاحیت دیوان مورد استناد قرار گرفته است ، هرچند که معاهده مودت علی الاصول باید جزئی از همان ٢٥ سال رابطه ظالمانه ای باشد که در نامه وزیر خارجه ایران در قضیه گروگان گیری بر آن تأ کید شده بود.