خلاصة:
آينده نگاري و تبيين بديل ها و سناريوهاي محتمل در زمينه آينده مديريت انرژي برق در كشور و بررسي امكان هاي تمركززدايي و مشاركت شهروندان (مصرف كنندگان برق) در تامين و توزيع برق، هدف اصلي اين پژوهش بوده است.
سوال محوري پژوهش اين است كه سطح دموكراتيزه شدن تعاملات در عرصه مديريت انرژي تا به كجا و تحت چه شرايطي مي تواند پيش برود و چه امكان ها، چالش ها و فرصت هايي در اين مسير وجود دارد. در اين پژوهش، پس از مروري بر ادبيات مديريتي و اقتصادي در حوزه خدمات و كالاهاي عامالمنفعه، كوشش شده است با بهره گيري از روش پنل خبرگان، مفاهيم و عوامل كليدي موثر در شكل گيري بديلهاي آينده مديريت انرژي در كشور شناخته شود؛ سپس، با بهره گيري از روش سناريونويسي بر مبناي مدل استنتاجي، طيفي از سناريوهاي مرتبط با آينده تامين و توزيع انرژي برق در كشور (شامل دولتي، شبه خصوصي، خصوصي و خودحكمراني) در مسير تحولات اقتصادي-اجتماعي آينده، تصوير و بازشكافي شده است.
ملخص الجهاز:
"بررسی مبانی نظری تمرکززدایی در حوزه صنعت برق، لزوم تشکیل و ضرورتهای ساختاری شرکت های خدمات محلی توزیع انرژی را نشان می دهد؛ مقصود اصلی در این پژوهش ، آیندهپژوهی در زمینه چگونگی مشارکت شهروندان (در قالب اقدامی محلی - جمعی ) برای استفاده از دارایی ها و منابع اشتراکی یا کالاهای عمومی رقابت پذیر و همچنین یافتن راهحل های نهادی برای افزایش سطح مشارکت و همکاری اجتماعی _ اقتصادی بخش خصوصی است ؛ به بیان دیگر، بررسی این موضوع که سطح دموکراتیکشدن در عرصه مدیریت انرژی تا به کجا و تحت چه شرایطی می تواند پیش رود و روشهای متصور جهت مشارکت ذینفعان (استفادهکنندگان برق) در تأمین و توزیع برق چه می تواند باشد و چه باید باشد؛ سپس کوشش می شود برخی مقتضیات و ضرورتهای فرهنگی ، اجتماعی و نیز شرایط کلی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی برای حصول مشارکتی سازی و شهروندمداری در ارائه خدمات عمومی ، ارزیابی و تبیین شده و توانمندیها و چالش های کلیدی در این زمینه شناسایی شود.
در این پروژه از روش تجزیه و تحلیل PESTEL برای شناسایی متغیرهای خارجی محیط کلان استفاده شد و پیشرانهای اصلی در مسیر تحقق آینده شیوه تأمین انرژی در کشور، به شرح موارد هشت گانه زیر شناسایی و احصا شدند: ١- توسعه رقابت و خصوصی سازی (اقتصادی)؛ ٢- بسط رویکرد اقتصادی به شبکه انرژی (اقتصادی)؛ ٣- تمرکززدایی اقتصادی (اقتصادی)؛ ٤- رشد جامعه مدنی (اجتماعی - فرهنگی )؛ ٥- مشارکت گرایی و رویکرد اجتماعمحور در مدیریت دولتی و شهری (اجتماعی - سیاسی )؛ ٦- رگولاتوری یا کاهش و تنظیم مقررات (حقوقی )؛ ٧- فناوریهای نوین تولید و توزیع برق (فناورانه )؛ ٨- رشد شهرکهای صنعتی و مسکونی (محیطی )."