خلاصة:
بخش تعاون به عنوان یکی از سه رکن اصلی اقتصاد کشور معرفی شده است و به موجب سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، سهم بخش تعاونی در اقتصاد ملّی باید تا پایان برنامه پنجم توسعه کشور به 25 درصد برسد. این در حالی است که اکنون 7 درصد از این سهم محقق شده است. در این پژوهش، تلاش میشود تا شناخت بیشتری از دلایل، زمینهها، فرایندها، و پیامدهای توسعهنیافتگی تعاونیها ارائه شود. از اینرو، در ابتدا اسناد موجود در وزارت تعاون، کار، و رفاه اجتماعی با استفاده از نمونهگیری نظری مورد تجزیهوتحلیل قرار میگیرند؛ در ادامه، با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و آزاد با مدیران، کارکنان، و خبرگان تعاون در کشور، دادههای لازم گردآوری و تنظیم میشوند. واحد تحلیل در این پژوهش، تعاونیهای فعال در حوزههای گوناگون است. یافتههای پژوهش نشان میدهند که چالشها و مشکلات عمومی و زیرساختهای فرهنگی نامناسب کشور به عنوان «شرایط زمینهای»؛ مشکلات اقتصادی درون تعاونیها، نبود برنامهریزی مشخص و مدوّن در خصوص تعاونی، و ضعف سرمایه انسانی در تعاونیها به عنوان «شرایط علّی»؛ چالشهای تعاون در عرصه بینالمللی و چالشهای حقوقی تعاونیها به عنوان «شرایط میانجی»؛ نگاه کوتاهمدت به تعاونی و پیدایش تعاملات نابهنجار «فرایندها»؛ و صدمه دیدن ساختار تعاونی و ظهور بیاعتمادی ناشی از موفق نبودن تعاونیها به عنوان «پیامدها»ی توسعهنیافتگی تعاونیها به شمار میروند. در پایان، مفهوم «فرسایش سرمایه اجتماعی ـ انسانی عامل رکود اقتصادی تعاونیها» به عنوان «مقوله هستهای» شناسایی شد. این پژوهش، دارای راهکارها و توصیه های اجرایی و پژوهشی است.
ملخص الجهاز:
یافتههای پژوهش نشان میدهند که چالشها و مشکلات عمومی و زیرساختهای فرهنگی نامناسب کشور به عنوان «شرایط زمینهای»؛ مشکلات اقتصادی درون تعاونیها، نبود برنامهریزی مشخص و مدون در خصوص تعاونی، و ضعف سرمایه انسانی در تعاونیها به عنوان «شرایط علی»؛ چالشهای تعاون در عرصه بینالمللی و چالشهای حقوقی تعاونیها به عنوان «شرایط میانجی»؛ نگاه کوتاهمدت به تعاونی و پیدایش تعاملات نابهنجار «فرایندها»؛ و صدمه دیدن ساختار تعاونی و ظهور بیاعتمادی ناشی از موفق نبودن تعاونیها به عنوان «پیامدها»ی توسعهنیافتگی تعاونیها به شمار میروند.
ازجمله دلایل محقق نشدن برنامههای پیشبینیشده برای تعاونیها میتوان به درک نادرست از مفهوم تعاونی در کشور، حمایت نکردن و نداشتن ضمانت مشخص از تعاونی (صفری، 1397)، ضعف فرهنگ تعاون در ایران (درویشینیا، 1379)، ضعف در توسعه منابع انسانی (هادیزاده بزاز و همکاران، 1392)؛ ضعف در دانش فنی و تکنولوژی (احمدپور و همکاران، 1393)، بیثباتی و شفاف نبودن قوانین مربوط به فعالیت تعاونیها (مهری و همکاران، 1395) اشاره نمود.
همانطور که در پیشینه پژوهش اشاره شد، از مهمترین پیامدهای افول تعاونیها، مشکلات عمومی اقتصادی، ضعیف بودن روحیه همکاری جمعی، و ضعف در گرایش فعالیتهای جمعی در بین اعضای جامعه است که در این پژوهش، این عوامل مورد تجزیهوتحلیل دقیقتری قرار میگیرند تا ابعاد مفهومی این مقولههای کلان و مکانیسمی که این مشکلات به موفق نبودن تعاونیها در ساختار اقتصادی منجر شدهاند، در قالب مدل مفهومی مبتنی بر راهبرد نظریه دادهبنیاد آشکار شوند.