ملخص الجهاز:
"این شرکتها بازوی عمده جهان سرمایهداری در غارت و استثمار مردم محروم جهان هستند و قدرت تعیینکننده اهریمنی آنها در مورد قیمتها چنان است که هرگونه اراده آزاد کشورهای جهان سوم را به کنترل خود در میآورند.
ایشان برای اثبات مراتب صلحدوستی و خیرخواهی ایالات متحده امریکا، در فصل دوم کتاب خود پای «طرح مارشال»را به میان کشیدهاند:بعد از جنگ جهانی دوم هم، دولت آمریکا زیر عناوین طرح مارشال و برنامههای دیگر از همان دست، کمکهای بلاعوض در اختیار جهان خارج گذاشت.
میلتون و رز فریدمن، در کتاب خود، در دفاع اقتصادی-تاریخی از تجارت آزاد، ژاپن 1867 را با هندوستان 1947 یکی مگیرند و به این نتیجه نادرست میرسند که اگر ژاپن در دوران سرمایهداری رقابتی توانست راه پیشرفت و ترقی را طی کند، هند نیز میتوانست هشتاد سال بعد، در دوران سرمایهداری انحصاری، همین راه را برود.
آنها مخالفت خود را اشعار«سهم منصفاتهای بای همه»که از سوی بعضی محافل روشنفکران برای رسیدن به«برابری دست آوردها»مطرح شده است، چنین ابزار میدارند:اگر قرار باشد میزان درآمدهای مردم براساس«انصاف»تعیین گردد، در آن صورت باید پرسید چه کسی تصمیم خواهد گرفت که مراد از منصفانه چیست؟...
اگر در ناموس تجارت آزاد تفاوت میان کارتولیدی و غیر تولیدی، کار مفید و غیر مفید، بستگی به قیمتی دارد که بازار بر آن مینهد، و اگر در نتیجه پیشرفت تکنولوی ناشی از انقلاب صنعتی و نیازهای جامعه مصرفزده سرمایهداری، در ایالات متحده آمریکا تعداد کارگران بخشهای غیر تولیدی از تعداد کارگران بخشهای تولیدی بیشتر است، این امر هرگز به معنای ناپدید شدن کارگران صنعتی نیست."