ملخص الجهاز:
"اما ترکیبهایی که آقای مجابی در نوشتهاش به کار گرفته،بسیار قابل توجهتر است: تنگاب عصرها(ص 116)،نهانجای خاطر(ص 12،)لهجهی شتهزده(ص 136)، چینههای کاهگی تسلیم(ص 200)،قلمروهای عقیم(ص 200)،رخنههای عفن خرافه بیدردی(ص 226)،مسیری از یخچه(ص 258)،ماهیکان گریزان لذت خاموش را (ص 20)،نشاط عاریتی(ص 36)،تخت-تابوت(ص 13)،سوگ-سور(ص 80) از این دست ترکیبها و واژگان نو و البته خوشساخت در متن کتاب کم نیست ولی گاهی زیادهروی در اینگونه سازهها ترکیبهایی بیمعنی و ناخوش به میان آورده است: چیزی شبیه شفافیت،حضور گردش ستارگان،مدارهای عدم پدید(ص 95)،ذات منجمد(ص 96)،ساحل خانههای هلهلهگر،پایاب خیابان،همسوگندان صلحاندیش (ص 50)،مدنیت حصاری بخارآلود(ص 251)،سنگ-آدمها،سنگ-لحظهها،سنگ- صداها،ماه تیر-باران، 3-درونه «...
نثر گزارشی با تکیه بر نوآوریهای نویسندهگاه چنان پرقدرت و تاثیرگذار،واقعیتهای تاریخ را روایت میکند که میتوان گفت به خواننده این امکان را میدهد که تاریخ را حس کند و این دستآورد بسیار ارزشمندی است.
تناقضهای ذهنی مومیایی در ارتباط با نقش مردم و تاثیر ایشان در تحولهای تاریخی این کشور بنیاد کتاب مجابی است همانگونه که گفتمی این حقیقت را باید در نثر نمایشنامهای جست،یعنی همین دوگوییها و خودگوییهای مومیایی(یا بردیا)با دیگران.
حالا بیایید تجربههای تاریخی و سیاسی خود را کنار یکدیگر بگذاریم و باهم داوری کنیم،آیا میتوان به حکم چند شعار کلی شیفتهی سیاستمداران شد و دنبالهروی و پیروی از ایشان را عین مدرنیسم پنداشت؟متاسفانه بدفهمی از معنای مدرنیسم باعث دشه است که در این ملک سیاستمدار همیشه در جایگاه پیشوایی بنشیند و نه کارگزاری و نتیجهی چنین برداشتی از پیش آشکار است."