ملخص الجهاز:
"اگرچه وجود نهادهای ملی مسوول مبارزه بات فساد برای جلوگیری از فراگیر شدن این معضل اجتماعی ضروری به نظر میرسد اما،علاوه بر اینکه تاسیس چنین نهادهایی با دشواری فراوان روبهرو است،در عینحال دستیابی به هدفهای آنها نیز با مانعهای متعدد روبهرو میشود، زیرا مسوولین این نهادها اغلب آنچنان وابسته به روسای سیاسی خود هستند که تمایلی به تحقیق دربارهی حتا فاسدترین و بدنامترین مقامات دولتی وابسته به جناح خود نشان نمیدهند.
پرسش این جاست،که وقتی آگاهی عمومی دربارهی فساد و تبعات زیانبار آن به اندازهی کافی ارتقا یافت و تجزیه و تحلیل نظاممند از نقاط آسیبپذیر جامعه در برابر فساد به عمل آمد،چه باید کرد؟آیا در جامعهای که فساد به«هنجار» تبدیل شد و ارادهی سیاسی نیز برای مقابله با آن وجود نداشت،چگونه میتوان فساد سازمانیافته را به زانو درآورد؟ 7)از«فساد طبیعی»تا«فساد سازمانیافته» در اینجا بد نیست به ذکر یک نمونه مشخص بپردازیم.
پرسش این جاست که اگر فساد به تمامی ارکان سیستم نفوذ کرده باشد،چه باید کرد؟ وقتی مرحلهی پیشگیری شکست خورد،مرحلهی سوم مبارزه با فساد آغاز میشود که مرحلهی جراحی بیماری بیماری است علاوه بر تقویت نهادهای نظارتی دولتی،باید تضعیف نهادهای فاسد نیز در این مرحله،مدنظر قرار گیرد.
سیستم فاسد باید به دقت و از بدو پیدایش تاکنون مورد تجزیه تحلیل قرار گیرد و برای نمونه برای این پرسش پاسخی دقیق یافت که خریدار و فروشندهی فساد چگونه یکدیگر را پیدا میکنند؟و چگونه قراردادهای پیچیده و مطلوب خویش را تنظیم میکنند؟طرفین معاملههای غیرقانونی،چه ردپایی از خود باقی میگذارند و از چه اهرمهایی برای پوشاندن این ردپا استفاده میکنند؟ پس از شناخت دقیق سیستم فاسد و عملکرد آن،که تدبیرهای لازم برای مقابله با آن طراحی میشود."