ملخص الجهاز:
"در این زمینه سیاستهای بوش باعث به وجود آمدن تغییر رشد یابندهای در فرایند نظامیگری و دخالت نظامی شده است که در دههی 1990 درحال کاهش بود.
2-وجود سیستم صنعتی-نظامی،که در دهههای بعد از جنگ جهانی دوم خود را تثبیت کرد و در دههی 1990 بهویژه با ادغام بیشتر با سرمایهی مالی(بازارهای مالی)بهطور بنیادی بازتولید شده است.
-تضادهای ناشی از انباشت سرمایه براساس سیاستهای لیبرالی نو و برقراری «بازار»،این واژه که امروز درواقع به مفهوم مبهمی تبدیل شده است،ایجاد حق قانونی برای سرمایهی سوداگری را پنهان میدارد که سبب انهدام اقتصاد در بسیاری از منطقهها و ایجاد بحران اقتصادی در آمریکا پیش از حملهی 11 سپتامبر شده است (طبق شاخصهای رسمی رکود از سه ماههی سوم سال 2000 شروع شد،اما برخی از اساتید اقتصاد معتقد به چرخش از سال 1997 هستند).
برای نمونه،در وضعیت فعلی ژئوپلیتیک جهان، کشورهای بزرگ بهویژه فرانسه از چه جایگاهی برخوردارند؟فعالیتهای سازمانهای غیردولتی و ازجمله ما،علیه نظامیگری و جنگی که آفریقا را قطعه قطعه میکند و مردم آن را میکشد،چه تاثیری میتواند داشته باشد؟ارتباط بین این تراژدی و مستعمرههای سابق فرانسه در آفریقا(و خطمشیای که دیپلماسی فرانسه از نظر سیاسی و اقتصادی همچنان به آن ادامه میدهد) چیست؟ در دهههای اخیر نقش سیستم صنعتی-نظامی در نظامی کردن کرهی زمین اهمیت ویژهای یافته است.
همه میدانیم در طول دو سدهی گذشته دروغ بودن ارتباط بین تجارت آزاد و صلح که محورهای اصلی تفکر اقتصادی غالب قرار گرفته،آشکار و این واقعیت که جهانیسازی(سرمایه) احتیاج به کاربرد زور دارد،عیان شده است."