ملخص الجهاز:
مروری بر پنج داستاننویس زن امروز دکتر سوزان کویری اگرچه تقسیم کردن ادبیات به«ادبیات مردان»و«ادبیات زنان»درست بهنظر نمیآید؛اما یک واقعیت را نیز نمیتوان فراموش کرد و آنهم وجود زنان نویسندهای است که بهویژه در ادبیات داستانی ما،آثاری ارجمند پدید آوردهاند.
این اثر که بیشتر شخصیتهای آن،مردم فرودست جامعهاند،از نظر کیفیت چندان مطلوب نیست و باید از آن تنها بهعنوان سیاهمشقی در کار نویسندگی یاد کرد.
بخش گیرای داستان نویسنده نیز قسمتی است که جهان ذهنی دده سیاه توصیف میشود.
بزرگترین عیب آن-و بهطور کلی بیشتر داستانهای مجموعهی دوم-عدم ایجاز است،و این نکتهای است که اگر نویسنده به آن توجه میکرد، بیتردید قصههای«شهری چون بهشت»از کیفیت بیشتری برخوردار میبودند.
اما این مجموعه(1358) امتیاز دیگری نیز دارد،موضوع بیشتر داستانهای آن توصیف فضای اختناقآمیزی است که در دهههای چهل و پنجاه در ایران وجود داشت.
جای تردید نیست اگر گلی ترقی بهجز این سه قصه،در تمام عمر نویسندگیاش داستانی نمینوشت،باز هم بهدلیل نوشتن آنها یکی از نویسندگان طراز اول ایران بهشمار میآمد.
بیشتر داستانهایی که در آنها جهان ذهنی زن ایرانی توصیف میشود،فضایی تاریک و ملالانگیز دارند و موضوع اصلی آنها،هم بیم زن از زندگی مشترک است و هم ترس او از جدایی از همسر:«میترسیدم،از دعوا و تکرار دعواها میترسیدم.
»(ص 140) از نویسندگان جوانی که ابتدا پس از 1357 به انتشار آثارشان پرداختند،باید در درجهی نخست از منیرو روانیپور،داستاننویس بسیار مستعد جنوبینام برد و موضوع اصلی قصههای روانیپور اغلب توصیف زندگی و سرنوشت زنان ساحلنشین و بیان روحیات و اعتقادات آنان است.