خلاصة:
مهندسی ژنتیک و محصولات تراریخته بهرغم مزایا و منافع آن، چالشها و مسائلی را برای محیط زیست، تنوع زیستی، سلامت انسان، حیوان و گیاه ایجاد کرده که طیفی از موافقان و مخالفان را بهدنبال داشته است. در تحقیق حاضر نخست مهمترین دلایل عدم جواز تراریختهها بیان، تحلیل و نقادی شده است که برخی از این دلایل عبارتاند از: حرمت تغییر در آفرینش، آسیبرساندن به تنوع زیستی، قاعده لاضرر و... . سپس ادله جواز این فناوری ازجمله اصل اباحه، ادله تسخیر، قاعده تسلیط و... بررسی شده است. ازنظر نویسندگان، فناوری مهندسی ژنتیک در حکم آلات مشترک است و محصولاتی که بهکمک این فناوری تولید میشود، هم کاربرد مشروع و هم کاربرد نامشروع دارند. در جهات مشروع، حکم آن جواز و اگر احراز شود که قرار است از آن سوء استفاده شود، محکوم به حرمت میشود؛ بهعبارتدیگر جواز و عدم جواز این فناوری در چگونگی بهکارگیری آن نهفته است و ادله عدم جواز، نادرستی ذاتی این فناوری را ثابت نمیکند، بلکه ازآنجاکه این فناوری درجهت مشروع و قانونی میتواند آثار و نتایج مفیدی داشته باشد، جایز بوده، بهرهبرداری هدفمند از آن با رعایت تمامی جنبههای ایمنی و قانونی، به افزایش کمّی و کیفی محصولات و بهرهوری قابل توجه منجر خواهد شد، ولی چنانچه در جهت نامشروع مورد سوء استفاده قرار گیرد، مشمول حکم عدم جواز میباشد.
ملخص الجهاز:
ایجاد کرده، با رفع موانع موجود در روشهای سنّتی اصلاح نباتات، امکان استفاده از منابع عظیم ژنتیکی موجود در دنیا را فراهم آورده است؛ زیرا بهکمک این فناوری میتوان ژنها را از هر منبع ژنتیکی، به موجود مورد نظر انتقال داد؛ برایمثال ژنهای یک حیوان را به گیاه و برعکس منتقل کرد (رهنما و سنجریان، 1390، ص79) و با این دستکاری ژنها گونهای از گیاه یا حیوان را پدید آورد که نسبت بهگونه طبیعی، محصول بیشتری تولید کند یا برخی مواد معدنی و ویتامینهایی را که نوع طبیعی فاقد آن است، دارا باشد (قرخلو و همکاران، 1391، ج4، ص113)؛ بهعبارتدیگر تراریختهها درخصوص محصولات با این هدف است که در برابر تهدید، آفت یا بیماری مقاوم شوند و درنهایت محصول باکیفیتتری دراختیار مصرفکننده قرار گیرد.
ثانیاً، التزام به این قول بهطور عام و مطلق با جواز بسیاری از اعمالی که در فقه و شریعت اسلامی جایز شمرده شدهاند، در تعارض است (نظری توکلی، 1381، ص71)؛ تاآنجاکه برخی بیان داشتهاند مهندسی ژنتیک نه مشارکت در خلق است و نه دخالت در امور خالق، بلکه نوعی بهکارگیری سنّتها و قوانین الهی است که کشف و بهکارگیری آنها بیانگر قدرت عظیم خداوند میباشد (حکیم، 1425، ص18) و برخی دیگر نیز با اشاره به آیه «لیس کمثله شیء» معتقدند شبیهسازی حتی اگر در انسان راه یابد، نه آسیبی به توحید میرساند، نه به نظام خلقت.