خلاصة:
تجربه جهانی حاکی از آن است که صنعت بیمه به مثابه جزیی از صنعت مالی،باید رابطه متقابل صحیحی با مجموعه بازار سرمایه داشته باشد.این رابطه،در عصر جهانی شدن،به دو شکل تبلور مییابد: از یک سو،توسعه کسبوکار بیمه به بازار سرمایه مستحکم نیازمند است؛و از دیگرسو،رشد بازار سرمایه خود مبتنی بر مشارکت فعال وجوه بیمه در این بازار است.از اینرو،شتاب بخشیدن به اصطلاحات و توسعه دو بخش و ارتقای رابطه متقابل این دو، شرط لازم برای توسعه مناسب سیستم مالی جمهوری اسلامی ایران است. بخش بیمه در ایران هنوز در مراحل توسعه است و این موفقیت را میتوان با توجه به تعداد و مقیاس کوچک شرکتهای بیمه ایرانی،سهم درامدهای حق بیمه به کل تولید ناخالص داخلی و تنوع و کمیت محدود محصولات بیمهای میتوان مشاهده نمود. تجربه سایر کشورها نیز بیانگر آن است که شرکتهای بیمه باید ابزارها و توان مدیریت حق بیمههای دریافتی را داشته باشند تا از امنیت و سودآوری وجوه پسانداز عامه مردم بتوان اطمینان حاصل کرد. برای بهبود توان پرداخت صنعت بیمه در ایران،راهی جز گسترش حوزههای سرمایه گذاری برای وجوه از حاصل از حق بیمه و ورود این وجوه به بازار سرمایه کشور وجود ندارد. در این مقاله نخست ویژگیهای بازار سرمایه ملی و بینالمللی در پرتو پدیده جهانی شدن تشریح میشود.آنگاه نقش جدید صنعت بیمه در تحولات عمومی بازار سرمایه و عملکرد وجوه بیمهای در توسعه ابزارهای مالی جدید در نظام مالی بینالمللی شرح داده میشود. در پایان مقاله تلاش میشود که تأثیر اصلاح نظام بیمهای کشور بر افزایش ژرفای مالی توضیح داده شود و روشهای اصلاح مناسبات متقابل بیمه و بازار سرمایه در ایران معرفی شود.
ملخص الجهاز:
بخش بیمهای ایران به بازار سرمایه به شدت نیازمند است،چراکه بیمه در ایران مراحل جنینی را میگذارند و از نظر تعداد و مقیاس شرکتهای بیمه،سهم درآمد بیمه از کل تولید ناخالص ملی،تنوع و کیفیت محصولات بیمهای و حجم عملیات و حق بیمهها در سطح نازلی است1.
توسعهء بازارهای مالی عمیقتر و وسیعتر در پهنهء گیتی طی دو دههء اخیر،بدیلهای تأمین مالی و ریسک را گسترش داده و کار فراتر از صنعت بیمه و بیمهء اتکایی به خود بازارهای سرمایه انتقال یافته است.
این تحول بر عرضه و تقاضای بازار بیمهء اولیه و بیمهء اتکایی تأثیر گذاشته و بدیل بازارهای سرمایه بر قیمتگذاری بیمه هم مؤثر بوده است.
بدین ترتیب،فشار روی قیمت و درامد باعث شد که بیمهگران اتکایی با مشتریان سنتی خود رقابت کنند،چراکه کاهش تقاضا برای بیمهء اتکایی،سود و نرخ رشد کسبوکارهای سنتی بیمه را کاهش داده بود.
شرکتهای بیمهء اتکایی با سرعتی بیشتر و با ترکیب و ادغام مؤثرتر از آنچه در بازار مستقیم بیمه میگذرد،به جهانی شدن تقاضا پاسخ دادند و ظرفیت مازاد خود را منطقی کردند.
بدین منظور سه چیز لازم است:سازماندهی مناسب طرحهای بازنشستگی در قالب شرکتها و صندوقهای حرفهای دولتی و خصوصی،توسعهء بازار سرمایه و بکارگیری محاسبات فنی بیمهای1 برای اصطلاحات لازم در طرحهای بازنشستگی و نظامات بازنشستگی کشور باید آثار مالی سیاستهای مختلف را بازشناخت،سطح مزایای موردنظر برای بازنشستگان را تعیین کرد،نحوهء تأمین مالی را با توجه به امکانات بخش بیمه طراحی کرد،با استفاده از امکانات بازار بیمهء کشور،نظامات بازنشستگی را طراحی کرد،حوزههای سرمایهگذاری مدیریت شده را تعیین کرد و با توجه به انگیزههای مالیاتی و سایر انگیزهها،پیوند ابزارهای بیمهای و طرحهای بازنشستگی و تأمین اجتماعی را برقرار کرد.